87/11/4
11:5 ع
یک روزنامه نگار دوم خردادی در وبلاگ خود بخاطر سکوت و رفتارهای غیر افراطی میر حسین موسوی در دوره اصلاحات (عدم حضور در آشوب های 18 تیر، عدم اظهار نظر درباره قتل های زنجیره ای،حکم حکومتی مطبوعات و...) از برادری وی به اصلاح طلبان ابراز تردید کرد.
به گزارش خبرنگار "سرویس فضای مجازی" خبرگزاری فارس، محمدرضا یزدانپناه نویسنده وبلاگ بوی خاک که از روزنامهنگاران اصلاحطلب است، در مطلب اخیر وبلاگ خود مطلبی را با عنوان "میرحسین و اثبات برادری" نوشته است.
برپایه این خبر در بخشی از این مطلب آمده است:
مثل امروز میرحسین موسوی، مثل آن شخصی است که نه برادری خود را ثابت کرده نه ادعای ارث و میراث دارد. سخنان، نوشتهها و مواضع برخی فعالان سیاسی، دوستان و همکاران را میبینم که چگونه به راحتی آخرین نخستوزیر ایران را یک اصلاحطلب به تمام معنا میدانند، حیرت میکنم که این برادری از کجا بر آنها اثبات شده است؟!
وی نوشت: از دوم خرداد 76 به این سو کدام قول و عمل میرحسین بوده که حاکی از همراهی او با جریان اصلاحات و مطالبات تاریخی مردم ایران بوده باشد؟ اگر معدود اظهارنظرات او در اعتراض به توقیف فلهای مطبوعات و درعینحال وابسته خواندن دکتر عبدالکریم سروش را نادیده بگیریم که نه این و نه آن.
این روزنامه نگار اصلاحطلب در ادامه سوالاتی را خطاب به اصلاحطلبان مطرح کرده و پرسیده است: نقش و حضور میرحسین در حل و فصل بحرانهای هر 9 روز یک بار چه بود؟ موسوی در 18 تیر کجا بود؟ در ماجرای قتلهای زنجیرهای چه موضعی داشت؟ آن هنگام که سعید حجاریان را زدند، کجا بود؟ در برابر نظارت استصوابی و ردصلاحیتها چه میگفت؟ موضعش در قبال خروج طرح اصلاح قانون مطبوعات از دستور مجلس با حکم حکومتی چه بود؟ و فراوان پرسشهای دیگر از این قبیل ....
یزدانپناه تصریح کرده است: این البته به معنای هل دادن او به جبهه مقابل نیست که بیشک اگر برخی اخبار غیررسمی درباره نقش نخست وزیر سالهای جنگ در اتخاذ رویکرد جدید دستگاه عمومی دیپلماسی ایران در موضوع پرونده هستهای پس از آغاز به کار دولت نهم که موجب تحمیل هزینههای غیرقابل توصیفی بر کشورمان شد را جدی نگیریم (یا لااقل اینگونه به خودمان القا کنیم)، موسوی قطعا در تمام یک دهه اخیر با جریان اقتدارگرای کشور همراهی نداشته است.
این بلاگر نوشت: میرحسین اگرچه نخستوزیر دهه 60 که یادآور محدودیتهای سیاسی و اجتماعی گسترده است، بوده اما وجهه اقتصادی و سپس ایدئولوژیک او در سیاست خارجی باعث شده که کسی او را نماد برخوردها و بگیروببندهای آن سالها نداند. اما نکته آزاردهنده اینجاست که موضع او در برابر تمام آن محدودیتها، دقیقا همان سکوتی است که در تمام سالهای اصلاحات و تا امروز ادامه داشته است.
یزدانپناه در ادامه مطلب خود تاکید کرد: میرحسین موسوی برخلاف همسرش که در سالهای اصلاحات خواهری خود با جریان و تفکر اصلاحطلبی را به زیبایی نشان داد، هنوز نتوانسته یا نخواسته برادری خود با این اندیشه و جریان را در عمل اثبات کند. اگر قرار باشد که خاتمی در انتخابات حاضر نشود و میرحسین وارد این عرصه شود (که قرائن و شواهد عکس این فرض را حکایت میکنند)، موسوی زمان زیادی برای اثبات اصلاحطلب بودن خود ندارد؛
از مواضع اقتصادیش بگذریم که گفتوگوی اخیرش نشان داد انتظار تغییر تفکر میرحسین دراینباره انتظاری عبث است، موسوی باید شفاف بگوید که در 30 سالگی انقلاب اسلامی چه موضعی درباره حقوق بشر، آزادی بیان، عقیده، مطبوعات و فعالیت احزاب دارد. موضع ایدئولوژیکش درباره سیاست خارجی و به طور مشخص جهان غرب چه تغییری کرده. در برابر اقتدارگرایی اقتدارگرایان و فشارها بر دانشجویان و فعالان جامعه مدنی چه موضعی دارد. تفسیرش از آزادی انتخابات چیست. و بسیاری موارد دیگر که بیتردید سکوت درباره آنها نشاندهنده اصلاحطلبی نیست.
این روزنامهنگار اصلاحطلب در پایان مطلب خود تصریح کرد: اینگونه است که پیش از اثبات برادری میرحسین، اصلاحطلب خواندن او نه حقیقی است و نه عملی؛ اگرچه نخستوزیر محجوب و محبوب سالهای جنگ هرگز ادعای ارث و میراث نداشته است.