اظهارات جذاب احمد باطبی در شبکه سیبیاس آمریکا در کنار بررسیهای خبرنگار یک شبکه خارجی، ابهاماتی را درباره نقش این جوان که با انتشار عکسش در مجله اکونومیست لندن مشهور شد، به وجود آورده است.
به گزارش خبرنگار «آینده»، در جریان حوادث کوی دانشگاه و 18 تیر ماه 78، شکار عکسی از باطبی در حالی که یک پیراهن خونین در دست داشت، این دانشآموز دوره پیشدانشگاهی را به روی جلد مجلات خارجی کشاند و دستگیری او در کنار برخی حمایتهای پیدا و پنهان اکنون پس از یک دوره زندان، او را به یک چهره سیاسی در آمریکا تبدیل نموده است.
گمنام بودن این دانشآموز رشته هنر تا روز 18 تیر ماه و حضور اتفاقی وی در این حادثه، باعث شده بود که برخی افراد سابق دفتر تحکیم وحدت همچنان وی را فردی غیرمؤثر و اتفاقی در جنبش دانشجویی دانسته و در حال حاضر نیز دو نفر از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت که پس از رفتن به آمریکا، به استخدام صدای آمریکا در آمدهاند از حضور پررنگ باطبی در صدای آمریکا ناراضیاند و این نارضایتی را در گفتهها و وبلاگهایشان ابراز میدارند.
احمد باطبی که در دوران زندان رکورددار مرخصیهای طولانی مدت بوده و با عفو و بخششهای متوالی مسوولین زندان همواره مورد عنایت ویژه بوده، تردیدهایی را در خصوص علت این مهربانیهای ویژه برای برخی زندانیان به وجود آورده بود، اما اکنون به روایتهای عجیبی از زندان برای مردم آمریکا پرداخته که چندان اطلاعی از وضعیت ایران ندارند.
وی ابتدا به اعدام محکوم شده بود، اما این حکم بعدا به پانزده سال حبس کاهش یافت، اما بعد از گذشت نه سال وی عملا آزاد شد و به ادعای خودش در صدای آمریکا: «چون برایش قطعی شد دیگر زمان مبارزه از داخل زندان سپری شده است»! برای خروج از کشور اقدام کرد.
بنابر بررسیهای خبرنگار این شبکه خارجی، مجازاتهایی که برای او تعیین شده بود، به کنار گذاشته شده و به علت مرخصیهای گسترده، او در دوران زندان با دو دختر جوان ازدواج نموده و آنها را طلاق داده است. وی حتی در زمان سپری نمودن دوران به اصطلاح حبس، از خانه شخصی خود با تلویزیونهای خارجنشین مصاحبه و سپس به آمریکا سفر نموده و در پایتخت آمریکا یعنی شهر واشنگتن اقامت گزیده است، شهری که اقامت در آن برای اهالی بومی امریکا نیز جزء رویا محسوب میگردد. وی همچون چند ایرانی یک باره بدون طی نمودن مدارج لازم به استخدام صدای آمریکا درآمده است.
خانم سمیه بینات که همسر اول او در زندان بوده و خانم طاهره نیازی همسر دوم که از هر دو طلاق گرفته است. او همچنین در دوران به اصطلاح حبس، در دانشگاه پذیرفته شده و دوران تحصیل خود را در زندان گذرانده و مدرک تحصیلی خود را در زندان به دست آورده است!
اما اکنون آمریکاییهای ساده و بیخبر از اوضاع مملکت ایران، که خود بارها به بیاطلاعی از اوضاع ایران اعتراف کردهاند، او را به عنوان بزرگترین فرد شکنجه شده تاریخ معاصر ایران معرفی مینمایند.
اما بشنوید از شکنجههایی که باطبی ادعا میکند در زندان علیه او انجام گرفته است:
او ادعا میکند مدت 17 ماه در زندان انفرادی به اندازه یک وان حمام در حبس قرار داشته و چراغ بالای سر او در 24 ساعت روشن بوده و هیچگونه اطلاعاتی از بیرون سلول خود نداشته است. این در حالی است که چندین مرخصی و مصاحبه باطبی با تلویزیونهای خارج از کشور و همچنین ازدواج اول او در این دوران ادعایی صورت پذیرفته است. او میگوید، این نوع شکنجه او را از نظر فیزیکی آزار نداده، اما از نظر فکری به او آسیب رسانده است.
او میگوید آنجا یک توالت بوده که مامورین سرش را درون این توالت قرار میدادند و مرا کتک میزدند و دندانهایم را میشکستند. او میگوید کف پاهایش و همچنین پشتش با ضربات کابل دائما شکنجه میشده و دائما در معرض این ضربات بوده است.
باطبی میگوید دولت ایران او را شکنجه کرده تا او بگوید لکههای خون روی پیراهنی که او به دست گرفته بود، خون واقعی نبوده و سس گوجه فرنگی یا خون گوسفند بوده است.
باطبی که با برنامه پربینده آمریکایی تلویزیون سیبیاس به نام 60 دقیقه گفتگو میکرده است میگوید، نمیداند در چه روزی شکنجه شده و از چه تکنیکی برای شکنجه او استفاده شده است اما مامورین در محل بریدگیها و زخمهای او نمک میپاشیدند.
او در بخش دیگری از تشریح شکنجههای خود میگوید 72 ساعت نمیخوابید و وقتی میخواسته بخوابد او را از خواب بیدار مینمودند تا نخوابد و در ساعتهای آخر که او دیگر نمیتوانسته بیدار بماند، زندانبانان دست و بازوهای او را با چاقو میبریدند و بر روی آن نمک میپاشیدند که او بیدار بماند. احتمالا این نحوه گفتار باطبی به نگرانی زندانبانان ایرانی در زمینه امتحانات دانشگاهی او و فارغالتحصیلی از دانشگاه بوده است که او بیدار بماند و واحدهای دانشگاهی را که در زندان به دست آورده را بگذاراند و زودتر فارغالتحصیل گردد قصد بیدار نگه داشتن او را داشتهاند.
او میگوید: یک روز صدای مادرم را در بیرون از سلول خود شنیدم، اما نمیتوانستم مادرم را ببینم و فکر کردم آنها مادرم را نیز دستگیر کردهاند و او در سلول کناری من میباشد و نتیجتا بسیار نگران و ناراحت شدم و بعدا متوجه شدم که این صدا از یک نوار ویدیویی خارج شده است.
او میگوید شکنجههای اعصاب و روان بسیار عمیقتر میباشند و به شما میگویند که مادر یا پدر شما فوت کرده است یا به شما میگویند که معشوق شما شکنجه شده یا به او تجاوز شده است.
باطبی به آقای کوپر مجری برنامه 60 دقیقه تلویزیون سیبیاس میگوید که چندین بار او آرزوی مرگ کرده است و چندین بار خواسته است که خودکشی کند.
او در ادامه میگوید که آنها از این روش استفاده میکردند که از من اعتراف بگیرند.
احمد باطبی پس از این که مدرک تحصیلی خود را در زندان کسب نمود، در یک مرخصی برنامهریزی شده و احتمالاً با اطلاع برخی دستگاههای امنیتی در طی سه روز به عراق رفته و با مقامات کاخ سفید ارتباط برقرار نموده و از عراق مستقیما به واشنگتن عزیمت نمود.