87/1/26
6:24 ع
آقای فرماندار شیراز، شهدای حادثهی شیراز، شهدای حادثهی شیراز، شهدای حادثهی شیراز… . دلم میخواهد باز هم بگویم. حرفی هست؟
همان ساعات اول، وقتی روی خط اینترنت خبر سنگین و تلخ انفجار در حسینیهی سیدالشهداء(علیهالسلام)شیراز را شنیدم دستبهقلم شدم و یادداشتی نوشتم. یادداشتی که البته بیشتر احساسی بود.
وقتی یادداشت را تمام کردم، بهتر دیدم کمی صبر کنم تا شاید جزئیات این حادثه ناجوانمردانه بهتر مشخص شود. هر لحظه که میگذشت این جریان دردآور نقطههای کور بیشتری پیدا میکرد.
من البته به دنبال پیدا کردن عامل نبودم-هر چند برایم مهم بود- چرا که آنچه اتفاق افتاده بود آنقدر سوزناک بود که فرصت فکر کردن به قبل و بعد را از انسان میگرفت. نکته قابل توجه و تعجب، این بود که در حالیکه بسیاری از علماء، مسئولین، وبلاگنویسان و حتی مفتییان اهل تسنن در حال تسلیت گفتن بودند و این عزیزان از دسترفته را شهید مینامیدند، فرماندار شیراز در حال استخارهزدن(!) بود که آیا این سفرکردگان را شهید لقب بدهد یا نه. فقط همین کم بود که از طرف بنیاد جانبازان و امور ایثارگران هم بیانیهای برای کسانی که از این حادثه جان سالم بهدر بردهاند بیانیه صادر کند و بگوید هوس جانباز شدن را از سرشان بیرون کنند.
من البته منکر این نیستم که شهید و شهادت واژهای مقدس است و قطعا شهید همتهایی که در خط مقدم جنگ به شهادت رسیدند از ارزش والایی نسبت به همهی ما حتی کسانی که در غیر از خط مقدم در راه خدا کشتهمیشوند، برخوردارند اما از فرماندار شیراز و هر کسی که اینگونه نگاهی به فرهنگ شهید و شهادت دارد میخواهم آنها هم منکر این نشوند که در روایات ما برای افراد زیادی لقب شهید بکار بردهشدهاست بدون اینکه مجوزی از بنیاد شهید نیاز باشد!
از همه بدتر اینکه ایشان به وجود یک تبعهی افغان در بین شهدای این حادثه اشاره کردهاست و یکی از دلایل گفتههایش را همین دانستهاست. مگر برای خدا فرق میکند؟
کاش میتوانستم یک فرم الکترونیکی آنلاین طراحی کنم و از خانوادههای داغدار این حادثه که قصد مطالبهی حقوق خانوادههای شهدا از بنیاد شهید را ندارند، بخواهم آن را امضاء کنند. با این کار شاید نگرانی فرماندار شیراز کم میشد.« از همهی ایشان عذر خواهی میکنم، بگذارید به حساب جوانی و عصبانیت و ناراحتیام»
راستی یک درخواست هم از فرماندار شیراز دارم و آن اینکه لطفا به خاطر اینکه شهدای این حادثه را در قطعهی شهدای دارالرحمةی شیراز به خاک میسپارند، بر سر آنها و ما منت نگذارید.
جملهی آخرم اینکه: آقای فرماندار شیراز، شهدای حادثهی شیراز، شهدای حادثهی شیراز، شهدای حادثهی شیراز… . دلم میخواهد باز هم بگویم. حرفی هست؟
شهادت این عزیزان را به حضرت صاحبالامر(عج)، مقام معظم رهبری و خانواده عزیزان تبریک و تسلیت میگویم.
پینوشت:
?- این یادداشت بر اساس این خبر از خبرگزاری فارس درج شدهاست. امیدوارم واقعیت نداشته باشد. خبر را میگویم.
?- جا داشت در مورد اهمال کاری و احتیاط بیش از حد صدا و سیما در مورد این حادثه هم بنویسیم و بنویسید ولی چون دوستان پیش از من نوشتهبودند، ننوشتم.
?-در لحظاتی که آخرین سطرهای این یادادشت را مینوشتم، این خبر بر روی ویژهنامهی خبری این حادثه بر روی سایت رهپویان قرار گرفت که خواندنی و دردآور است. «گروهک وهابی مسئولیت انفجار را به عهده گرفت» امیدوارم این خبر هم واقعیت نداشتهباشد.
?- انفجار در حالی صورت گرفته است که مداح جلسه به همراه حاضران این شعر را زمزمه میکردهاند و سینه میزدهاند:«کی شود ایی نظاره بر دل اندازی…» شهید نیستند؟ فیلمش را از اینجا دریافت کنید.
منبع: http://hamsara.com/1012650.html
***********************************************
سیما جان خسته نباشی!
بخشهای خبری صدا و سیمای ما قطعا یکی از موفقترین گروههای خبری در رسانههای دنیاست. اینرا من نمیگویم بلکه بسیاری از کارشناسان و اصحاب رسانه به این واقعیت اعتراف دارند و برای اثبات ادعای خود نیز دلایلی را ذکر میکنند. جنگ آمریکا و عراق را یادتان هست؟ رسانههای آمریکایی خبری را مخابره کرده بودند مبنی بر تصرف شهر فاو توسط نیروهای آمریکایی. خوب طبیعی بود که این خبر فورا در صدر اخبار منطقه و دنیا قرار بگیرد، اما آنها هرگز فکر خبرنگاران صدا و سیمای ما را نکرده بودند. چرا که بلافاصله، بخشهای خبری تلویزیون ایران، گزارشی را پخش کردند که خبرنگار ایرانی را نشان میداد که در حال قدم زدن در خیابانهای شهر فاو بود و جالب اینکه از نیروهای آمریکایی هم در این شهر هیچ خبری نبود! هوش و ذکاوت را حال میکنید؟ تازه این یک نمونه از شاهکارهای خبری تلویزیون ماست. به آن اضافه کنید اخبار تیراندازی در مدارس و دانشگاههای آمریکایی، انفجارهای پیدرپی در بیروت، فلسطین، تلآویو، کویته و لاهور پاکستان و چپ شدن اتوبوس در بورکینافاسو و زایمان خرس پاندا در باغ وحشی در چین و ...
تا اینجای کار را داشته باشید... قائم مقام سازمان صدا و سیما که همان آقای دارابی باشند در پاسخ به سوالی مبنی بر علت بایکوت خبری انفجار شیراز در صدا و سیما، اولا متعجب شدند و سپس فرمودند:«من بیاطلاعم، یعنی این خبر واقعا پخش نشد؟!» (بنده از دوستان و آشنایان خواهش میکنم که با انجام تحقیقات گسترده آقای دارابی را از این همه سردرگمی بیرون بیاورند و ببینند آیا صدا و سیما واقعا این خبر را پخش نکرده است؟! شاید ما اشتباه میکنیم! به هرحال آقای دارابی مشغول رصد و جمعآوری اخبار از شبکههای خارجی بودند!) البته ایشان قول دادند که حتما در این خصوص پیگیریهای لازم را بعمل خواهند آورد و خدا را شکر این پیگیریها نتیجه داد و بخش خبری نیمروز، در راستای خبررسانی صحیح و به منظور مقابله با شایعات و تبلیغات شوم رسانههای بیگانه، امروز در خبری کوتاه به حادثه چند شب پیش شیراز اشارهای کوتاه داشتند!
این هم تصاویری از آلات و ادوات جنگی که به گفته برخی مقامات استان فارس باعث بروز انفجار شده بود!!
منبع: http://ahestan.parsiblog.com/474210.htm