86/5/1
6:25 ع
برخورد دولت چین با برخی مسلمانان به اتهام ارتباط با تروریستهای «القاعده» یا تجزیهطلبی، باعث شده تا رسانههای غربی به شیوه کمسابقهای به دفاع از مسلمانان پرداخته و برای آنان مرثیهسرایی کنند. در عین حال چین هم به رغم برقراری ارتباط مناسب با برخی کشورهای اسلامی، صدها هزار اقلیت مسلمان این کشور را به بهانه تروریسم تحت فشار گذاشته است.
به گزارش سرویس بینالملل «بازتاب»، «تایمز» نوشت: پیش از ساعت 9 صبح، مأموران اعدام، برای بردن «اسماعیل صمد»، وارد سلولش شدند و در حالی که خورشید کوهستانهای «تیان شان» در ترکستان شرقی را در بر میگرفت، او را بردند.
این در حالی بود که روز قبل از بردن او، اسماعیل صمد، همسر و دو فرزند شش و هفت سالهاش را برای آخرین بار دیده بود؛ او تنها ده دقیقه وقت داشت تا پس از سه سال حبس و پانزده ماه معلوم نبودن سرنوشتش ـ از زمان برگزاری یک دادگاه سری ـ با خانواده خود وداع کند.
صمد 37 ساله، یک مسلمان و فعال سیاسی بود که علت محکومیتش قتل، یا هرگونه رفتار خشن دیگری نبود، بلکه قاضیان چینی، او را به اتهام تلاش برای تجزیه کشور و تملک سلاحهای گرم و مواد منفجره به مرگ محکوم کردند.
او گفته که برای اعتراف، شکنجه شده است و دو مردی که علیه او شهادت داده بودند، در سال 1999 اعدام شدند و هماکنون زنده نیستند.
لحظات آخر در کنار خانواده، پدر و مادر، برادر و خواهرش، همه گریه میکردند، اما او به آرامی سرنوشتش را پذیرفته بود و به همسرش گفت: « من نهایت تلاشم را کردم که ثابت کنم بیگناهم. واقعا متأسفم که تو را با دو فرزندمان تنها میگذارم. لطفا از آنان نگهداری کن تا خوب درس بخوانند.»
آن روز صبح، گروهی از زندانیان اعدام شدند. جسد صمد به خانوادهاش داده شد تا در قبرستان مسلمانان که اجازه گذاشتن سنگ قبر ندارند، دفن شود.
وی یکی از 9 مسلمان اویغوری بود که در غرب چین زندگی میکنند؛ مردم ترکنژادی که تلاش آنان برای به دست آوردن هویت ملی، یکی از صفحات گمشده تاریخ است. جرقههای کمرنگ به جای مانده از اعتراضات و تظاهرات آنان که در دهه نود با تیراندازیها و بمبگذاریها همراه شده بود، همه و همه تا 11 سپتامبر 2001 از بین رفته بود؛ هنگامی که چین به مزیت «جنگ با ترور» پی برد.
امروزه چین جنگ تبلیغاتی و امنیتی را برای تضمین کنترل خود بر استان «ژینجیانگ» به راه انداخته است؛ استانی که سرشار از نظر معادن و ذخایر استراتژیک نفت و گاز است که برای اقتصاد چین حیاتی است.
چین ادعا میکند: القاعده بیش از هزار عضو «نهضت اسلامی ترکستان» شرقی را که از سوی آمریکا و سازمان ملل متحد به عنوان گروههای تروریستی شناخته شدهاند، آموزش داده است. نام این گروه از جمهوری ترکستان شرقی گرفته شده است که پس از جنگ جهانی دوم، در استان ژیانجینگ تشکیل شد و عمر کوتاه آن با انقلاب کمونیستی سال 1949 به پایان رسید.
چین، پاکستان و قزاقستان را به بازگرداندن نظامیان دستگیر شده تشویق کرده تا با دادگاههای محرمانه، آنان را اعدام کند. این در حالی است که ماه آینده، 1600 نیروی چینی برای مبارزه با افراطگرایان اسلامی، مانور مشترکی را با روسیه و دیگر جمهوریهای آسیای مرکزی برگزار خواهند کرد.
سازمانهای امنیتی چین نیز با تشکیل شبکههای جاسوسی و واحدهای جدید نیروهای ضدتروریسم در پیرامون مساجد استان ژینجیانگ، در نابود کردن این پدیده تلاش میکنند، اما این سیاستهای امنیتی سخت، تنها باعث دشمنی بیشتر برای آنان شده و همچنین با توجه به نارضایتی و پراکندگی شدید مذهبی، نژادی و .. در چین، اوضاع بدتر شده است.
موارد دیگری هم از نقض حقوق بشر در چین به چشم میخورد و آن، کار اجباری روستاییها، قاچاق کودکان و به بردگی کشیدن دختران است که باعث عمیقتر شدن تنشهای سیاسی و روی آوردن مردان به خشونت شده است.
دو مقام اطلاعاتی غرب میگویند: چینیها در اعلام پیوندهای تروریستی اویغورها با «القاعده» زیادهروی کردهاند. آنان گفتند: اطلاعات چینیها به هیچ وجه قابل اعتماد نبوده و سازمانهای اطلاعاتی غرب هم تاکنون مسلمان را به چین تحویل ندادهاند.
یکی از این مقامات همچنین ابراز نگرانی کرده است که فشارهای چین، بدتر باعث روی آوردن مردم به تروریسم میشود.
در هفتههای اخیر، شواهدی دیده شده که اشغال نظامی این منطقه به دست چین، نه تنها باعث جلب وفاداری نشده، که حتی مخالفتهای بسیاری را هم پدید آورده است. در این زمینه، پلیس، روادید همه مسلمانان را توقیف و اعلام کرده است، تنها به افرادی که سفر آنان از سوی دولت تأیید شده، روادید را بازمیگرداند که هدف از آن، جلوگیری از فرار مسلمانان و پیوستنشان به شبکههای نظامی در عربستان سعودی، پاکستان و افغانستان است.
این امر همچنین باعث ناراحتی گسترده مسلمانانی شده که قصد رفتن به مکه برای مراسم سالانه حج را دارند. یک مسلمان خشمگین میگوید: «بن لادن خوب است. صدام خوب است. عرفات خوب است.»
در سال 1949 اویغورها، 90 درصد جمعیت استان ژینجیانگ را تشکیل میدادند، اما امروزه کمتر از نیمی از جمعیت، متعلق به این نژاد است.
در «اورومقی»، مرکز صنعتی این استان، کاملا روشن بود که فشارها باعث اتحاد اویغورها در برابر دیگر نژادهای مسلمان شده است. یکی از این نژادها، «هوییهایی» بودند که سازمانهای اطلاعاتی چین، بسیار دیر دریافتند که آنان مورد حمایت افراطگرایان خاورمیانه هستند؛ روحانیون آنان تحت تأثیر دکترین سلفی عربستان، اغلب علیه غرب فعالیت میکردند.
استان ژینجیانگ در راه جاده ابریشم است که جمعیت آن حدود بیست میلیون نفر است. 45 درصد جمعیت آن مسلمانان اویغوری، 40 درصد چینی از قوم هان و ۱5 درصد از دیگر اقلیتها، از جمله قزاق و مغول هستند.
منبع: بازتاب نیوز