86/2/20
12:38 ص
ظهر روز گذشته آتلیه شماره یک گرافیک دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران یک هفته پس از ماجرای کلاس زرین کلک هنوز خالی بود. با اینکه روی برد نوشته شده بود، دانشجویان ساعت 5/13 سر این کلاس حاضر شوند اما تا ساعت 5/14 به غیر از محمدرضا نوروزی دانشجویی که تصویر فرشته را کشیده بود هیچ یک از 7 نفر دانشجوی دیگر سرکلاس حاضر نشده بودند.
هفته گذشته سر این کلاس استاد از دانشجویان خواسته بود فرشتهای بکشند. نوروزی فرشتهای بدون مو کشیده بود و در پاسخ اظهارنظر استاد که «فرشته بدون مو مقبولیتی ندارد»، هاجر سلیمی نمین، دانشجوی شاگرد اول لیسانس، گفته بود: «فرشته بدون مو هم زیباییهای خود را دارد». استاد رو به این دانشجوی دختر پرسیده بود «نکند خودت هم مو نداری» و جلو رفته روسری سبز رنگ او را کمی بالا زده و چند تار موی او را بیرون آورده بود.
به نوشته روزنامه اعتماد، هاجر سلیمی نمین میگوید: «خیلی ناراحت شدم ولی به روی خودم نیاوردم. بعد از اتمام کلاس هم چند تا از بچهها به من گفتند چرا این قدر صبوری کردی و واکنشی نشان ندادی؟ گفتم بالاخره استاد شأنی دارد و من دلم نمیخواهد شأن ایشان به عنوان استاد خدشهدار شود. اینجا دانشگاه است و قرار نیست اگر مثلاً استاد روسری مرا عقب میبرد، من هم مشتهایم را به روی او بلند کنم».
سپس سلیمی نمین که گرافیست جهاد دانشگاهی است، سر کار میرود و در آن جا به خاطر فضای عصبیای که در کلاس برایش پیش آمده بود، ضعف میکند. وی میگوید: «همکارانم به من آب قند دادند و حالم بهتر شد اما اینکه بعضی از روزنامهها نوشتند من غش کردم و بیهوش شدم و کارم به بیمارستان کشید، نمیدانم از کجا ناشی شده است».
سلیمی نمین میگوید: «من خیلی متاسفم که یک اتفاق ساده چنین ابعادی پیدا کرد. البته از اینکه استاد به حوزه خصوصی من تعرض کرده بود ناراحت بودم اما به هیچ وجه نمی خواستم چنین فضایی علیه او راه بیفتد. مضاف بر اینکه من اصلاً نمی دانم این فرآیند چطور اتفاق افتاده است. روزی که در دانشگاه تحصن شده بود عمویم آقای عباس سلیمی نمین به من تلفن کرد که این چه وضعی است و چرا دانشگاه را آرام نمی کنی؟ در جواب گفتم که من در خانه هستم و نمی دانم اصلاً این خبر چطور پخش شده است و اطلاعی از جریان ندارم».
او در پاسخ به این پرسش که آیا نظرت را جویا شده بودند، میگوید؛ «خیر. هیچ کس با من تماس نگرفته بود و من اصلاً از جریان اطلاع نداشتم. اصلاً هم دلم نمی خواست ماجرا چنین ابعادی به خود بگیرد چون الان در جامعه هنری ما جوی علیه من حاکم شده است که یک دختر دانشجو باعث اخراج یک پیشکسوت شده است. در حالی که خواست من اصلاً این نبود. البته انکار نمیکنم که استاد زرین کلک همیشه نسبت به اعتقادات من با تمسخر برخورد میکرد و از اینکه دختر دانشجویی با چادر در کلاسش حاضر میشد، خشنود نبود اما اگر در استادی ویژگیهایی هست که با مبانی انقلاب و نظام اسلامی نمیخواند، این وظیفه مدیرگروه است که درباره استخدام یا اخراج او تصمیم بگیرد نه اینکه نیروهایی خارج از محیط با تحصن و شعار دادن خواستار برکناری او شوند».