86/2/7
8:42 ص
سیوند، بنزین، احمدینژاد
خودم میدانم که بسیاری از خوانندهها انتظار دارند این روزها که رئیسجمهور در شیراز دستور آبگیری سد سیوند را صادر کرده است، طنزی در اینباره بنویسم. اتفاقا این اتفاق خیلی هم طنزخورش ملس است، اما من همچین کاری نمیکنم، چون به خودم قول دادهام به جای خنداندن دیگران، به منافع ملی فکر کنم (به قول رفقا: تکبیر!)
ای بابا، دو تا کار خوب اگر این احمدینژاد کرده باشد یکی آبگیری سد سیوند است و آن یکی سهمیهبندی بنزین. جالب است که استارت هر دوی این کارها هم در دوران اصلاحطلبان خورده بود، اما بیشترین مخالفت و تحریک برای جلوگیری از این کارها هم توسط همین گروه صورت میگیرد. طوری شده که آدم یاد آن داستان میافتد که یکی میخواست اهل محل را سر کار بگذارد، گفت فلان جا آش میدهند، مردم که تغار به دست صف کشیدند، خودش هم باورش شد، رفت ته صف ایستاد؛ انگار حضرات جدی جدی باورشان شده که این سد را احمدینژاد ساخته و تنها هدفش هم غرق کردن آرامگاه کوروش است.
اولا باید متذکر شد که احمدینژاد این سد را نساخته و اصولا ایشان ترجیح میدهد به جای این کارهای نه چندان مهم، کنفرانسهای بینالمللی بر پا کند یا به سفر استانی برود یا در خلال سخنرانیهایش دولتهای قبلی را زیر سؤال ببرد. ثانیا با آبگیری حداکثری این سد، باز هم بین ساحل و آرامگاه کیلومترها فاصله خواهد بود. حالا درست است که خیلی از کارهای دولتهای ما و صاحبانشان تفننی است، ولی استثنائا این کار (آبگیری سد) برای هزاران خانواده کشاورز مفید خواهد بود و کشاورزی آن منطقه را رونق میبخشد.
وقتی هم معترضان کم میآورند، میگویند در منطقهای که به زیر آب خواهد رفت، «ممکن است»، آثار تاریخی و باستانی وجود داشته باشد؛ یکی نیست بگوید بابا تا آن وقتی که سازمان میراث فرهنگی بخواهد آنجا را کاوش کند، خود ما اثر باستانی شدهایم! (تازه آن موقع کی به فکر تنگه بلاغی است؟ اماکن مربوط به آقای احمدینژاد، همه گردشگران جهان را کفایت میکند!)
آیا قالیباف شهردار خواهد ماند؟
نهم اردیبهشت روز آغاز کار شورای شهر سوم و از نظر برخی، تعیین شهردار پایتخت توسط شورای شهر تهران است. در اینباره یکی از سرویسهای «دوربرگردان» نظر اعضای شورا را در مورد شهردار ماندن قالیباف جویا شد که پاسخها عینا در پی میآید:
مرتضی طلایی: در این مورد، مثل همه موارد، هرچی سردار قالیباف بِگد همونهس... مام مثل همیشه پا میچِسبونیم، آ میگیم «چشم قربان»!
مهدی چمران: بسماللهالرحمنالرحیم، در خاطرم هست یک بار در خدمت اخوی شهید در یکی از جادههای لبنان میرفتیم که یک کودک مظلومی را دیدیم. نگه داشتیم، هوای بهاری بود و نسیم خنکی میوزید ... .
رسول خادم: ئی که آقای قالیباف شهردار بمانه یا نه، بستگی دره به ئی که توی کاندیداها، مشهدی دیگهای باشه یا نه... اگه نبود، حتما قالیباف شهرداره.
حسن بیادی: والله بنده این روزها در شرایط سخت تصمیمگیری هستم به طوری که طی همین چند روز، 24 بار تصمیم جدی گرفتم که 12، 12 به نفع خودم بودم... باز هم دوستان مشغول رایزنی هستند، من هم بس که چرخش رأی داشتم، سرگیجه گرفتهام... الان هم که چرتکه انداختم، میبینم به قالیباف رأی میدم... ئه نه نه، یک صفرش افتاده بود، رأی نمیدهم... البته، چرا... رأی میدهم، نه... .
معصومه ابتکار: چون میدیدیم که آقای قالیباف اهل کاشتن هستند، تصمیم داشتیم به ایشان رأی بدهیم، اما الان فهمیدهایم ایشان میخواهد ما را هم بکارد. فلذا که عمرا! به من میگویند «خواهر مری» نه برگ چغندر.
پروین احمدینژاد: با مرد نامحرم حرف نمیزنم... یک بار دیگر هم به خانه ما زنگ بزنی، میگویم داوود روزگارت را سیاه کند!
هادی ساعی: راستش من قالیباف مالیباف نمیشناسم... قرار بود من بروم شورای شهر، هوای خانوم ابتکار و آقا نجفی و اینا رو داشته باشم... .
خسرو دانشجو: وقتی میفرمایند نباس باشه، یعنی نباس باشه... حالام قطع کن از ریاستجمهوری پشت خط هستن.
علیرضا دبیر: ما که اون روز با بر و بچههای محل قرار داریم دربند... ولی قالیبافمو رو یه تیکه کاغذ نوشتم دادم آقایون که یه وقت مدیون نباشم ... ضمنا مواظب باشین ناداوری نشه، همین ناداوری نامرد تا حالا سه بار اشک منو درآورده.
عباس شیبانی: ها؟... چی میگی؟... بلندتر حرف بزن!... گفتی ساواکیا؟... ایشالله انقلاب پیروزه...
مسجدجامعی: همانطوری که از قبل هم گفته بودم، سیاست من همان سیاست آقای مهاجرانی است ... ایشان هم که دست اهل و عیال را گرفته، مهاجرت کرده ... ولی به هر حال خدا بزرگ است و خوشبختانه آن تسبیحی که در دوران وزارت به وسیله استخاره با آن تصمیمهای مهم را اخذ میکردیم، هنوز مانده و نهم اردیبهشت هم همراه من خواهد بود... .
معصومه آباد: با توجه به تخصص من که دانشآموخته «مامایی» هستم، متأسفانه من اکثر روزها یکی دو تا زائو دارم و در روز رأیگیری هم به همین دلیل نمیتوانم حضور داشته باشم. ولی به عزیزان توصیه میکنم بچه که عمر و نفسه، یکی خوبه، دو تا بسه. آقای قالیباف هم البته از نظر DNA مشکلی ندارند ... .
حمزه شکیب: من هنوزم که هنوزه میان دو دلبر و دودلم!
حبیب کاشانی: رأیمون که قالیباف بود ... ولی هرچی باشه پرسپولیس سروره... شاعر با این اوضاع میفرماد: پرسپولیس سرور استقلاله ... با این حساب دیگه قالیباف محاله!
نجفی: بستگی داره... کاملا بستگی داره!