88/10/11
8:49 ع
محمدمهدی تهرانی ـ در قسمت های گذشته با هدف بررسی بازتاب های بین المللی ادعاهای دروغین و عملکرد ساختارشکنانه جریان فتنه به دو مقوله منافع ملی(National interests) و امنیت ملی(national security) اشاره شد. در کشورهای مختلف این دو مقوله با عنوان خط قرمز فعالیت جریان ها و احزاب فعال در کشورها شناخته می شود.
همواره منازعات سیاسی و جناحی کشورهای مطرح آن گاه در چارچوب منافع ملی و امنیت ملی محصور می شود و فراتر از آن هرگز پیش نمی رود. اشاره شد که به عنوان مثال در آمریکا هیچ گاه مسیحیت صهیونیسم یا یهود مورد تعرض واقع نمی شود. حتی در انتخابات پر مسئله ای که بوش در آن با رای دادگاه بر ال گور فائق آمد، هیچ مشکل خاصی برای جامعه آمریکا ایجاد نشد. این در حالی بود که فرماندار ایالت فلوریدا که آرای آن مورد اختلاف واقع شد، برادر بوش بود و همین می توانست بهانه خوبی برای مدتها تشنج و ناآرامی باشد.
در ایران اما وضعیت به گونه ای دیگر رقم خورد. آن گونه که آبروی ایران که تنها کشور شیعی در سطح جهان بود و تا پیش از این از صدور انقلاب سخن می گفت، به یکباره به حراج گذاشته شد. در قسمت چهارم این سلسله نوشتارها بازتاب های بین المللی اغشاشات روز عاشورا مورد بررسی قرار می گیرد.
چ)اغتشاشات روز عاشورا
وقایع روز تاسوعا و عاشورای ایران که هنوز بازتاب ها و تحلیل های جهانی حول آن ادامه دارد، آن قدر اهمیت داشت که کاخ سفید را هم وادار کند برخلاف روند مسامحه گونه گذشته اش نسبت به اغتشاشات تهران رسما به میدان بیاید و بیانیه رسمی صادر کند. بانیان گوانتانامو و ابوغریب که در سایه طرح شعار دروغین حقوق بشر و دموکراسی لشگرکشی به کشورهای مختلف دنیا را در کارنامه خود ثبت کرده اند، در جایگاه شاکی نشستند و از موضع بالا ایران را به فقدان پشتوانه مردمی، بحران داخلی و دیکتاتوری محکوم کردند.
کشوری چون آمریکا که طی سال های بعد از تاسیس، با سیر نزولی شرکت مردمش در انتخابات مواجه بوده و در بهترین حالت بیست درصد اختلاف مشارکت عمومی در انتخابات نسبت به ایران را در کارنامه خود دارد، به خود حق داد تا ایران را فاقد پشتوانه مردمی معرفی کند و اغتشاشگرانی را که به خیابان ریخته بودند، شهروندانی(!) بنامد که در جستجوی حقوق جهانی خود هستند!
کاخ سفید در بیانیه خود که ساعاتی بعد از انتشار اخبار اغشاشات تهران منتشر شد، ضمن حمایت از آشوب طلبان تصریح کرد:«امید و تاریخ همگام با کسانی است که حقوق جهانشمول خود را با ابزار مسالمت آمیز مطالبه می کنند.»
این بیانیه ایران را حکومتی لقب داد که از آمال و آرزوهای مردم خود می هراسد. در این بیانیه آمده بود:«حکومت مبتنی بر هراس و خشونت هرگز عادلانه نیست و همانگونه که پرزیدنت اوباما نیز در اسلو گفت این بسیار گویاست که برخی حکومتها از آرزوهای ملت خود بیش از قدرت هر کشور دیگری می ترسند.»
کاخ سفید پیشتر در خصوص فوت آیت الله منتظری هم بیانیه ای صادر کرده و تصریح کرده بود:« خانواده او و همه جویندگان حقوق جهانشمول و آزادیهایی که او پیوسته مدافع آنها بود در یادها و نیایش ما خواهند بود!»
آمریکا البته به همین میزان هم بسنده نکرد. باراک اوباما نیز به میدان آمد و گفت:«مردم ایران ماههاست که تنها احقاق حقوق جهانشمول خود را طلب میکنند و جهان هر بار، شجاعت و اراده آنها در این خصوص را تحسین کرده است.» او
موضع گیری سایر کشورها
فرانسه نیز به میدان آمد و از مقابله با اغتشاشات اقلیتی قانون گریز و دین ستیز در ایران با عنوان سرکوب اعتراضات مردمی یاد کرد. برنار والرو سخنگوی وزارت خارجه فرانسه گفت:«در زمانی که شمار کشته شدگان افزایش می یابد، فرانسه بار دیگر نگرانی عمیق خود را ابراز می دارد و بازداشت های خودسرانه و خشونت اعمال شده علیه معترضان عادی را محکوم می کند.»
اظهار نظر مقامات فرانسوی در حالی بود که همین کشور سال 2008 را با آشوب های خیابانی آغاز کرده بود و مثلا در نوابر 2007 نیز مردم، کارکنان و دانشجویان در اعتراض به اصلاحات سارکوزی که سن بازنشستگی را شامل می شد، به اعتصاب، اعتراض و تحصن روی آورده بودند. این اعتراضات بعد از این نیز بارها در فرانسه به برخورد حکومت با معترضینی که تنها حقوق خود را مطالبه می کردند، انجامید. و این همان فرانسه ای است که امروز از خدشه دار شدن حقوق بشر در ایران سخن می گوید.
مرکل صدراعظم آلمان هم از دیگر چهره هایی بود که در خصوص وقایع ایران لب به سخن گشود. او در یک بیانیه شدید اللحن درگیری های اخیر در ایران را بی رحمانه خواند و کشته های این وقایع را ناشی از اقدامات غیرقابل قبول نیروهای امنیتی دانست. مرکل ضمن محکوم کردن وثایع ایران گفت:«از ایران می خواهم به تعهداتش در معاهده بین المللی (سازمان ملل) درمورد حقوق مدنی و سیاسی عمل کند و به خصوص، حق آزادی بیان از طریق برپایی تظاهرات مسالمت آمیز نباید محدود یا با خشونت سرکوب شود.»
کانادا هم به جمع شاکیان ایران پیوست. لورنس کانون وزیر امور خارجه کانادا در بیانیه ای گفت:«تلاش ایران برای محدود کردن آزادی بیان و برگزاری تجمع به ویژه در روز مقدس عاشورا، تاسف بار است.» این بیانیه همچنین می افزود:«مردم ایران سزاوارند که صدایشان شنیده شود و از حقوقی که محق آن هستند، بدون بیم از خشونت و ارعاب، برخوردار شوند!»
وزارت امورخارجه ایتالیا هم رسما بیانیه صادر کرد و از ایران به خاطر مواجهه با حرمت شکنان عاشورای حسینی انتقاد کرد! در این بیانیه ایتالیا از جایگاه ناصحی دلسوز سخن راند و تصریح کرد:«حفظ جان انسان یک ارزش اساسی است که باید در هر جا و درهر شرایطی ازآن دفاع کرد!»
رهبر یکی از احزاب ایتالیایی هم گفت:«جوانان ایرانی با برگزاری تظاهرات اعتراضی، یک رژیم قرون وسطایی که آماده است جهان را به یک فاجعه بکشاند، به ستیزه خواندند.» وی همچنین افزود:«رژیم لحظه ای درشلیک کردن به سوی زنان و مردانی که برای دمکراسی به خیابانها می آیند، درنگ نمی کند. در عین حال پیئترو مارچنارو رییس کمیسیون حقوق بشرمجلس سنای ایتالیا نیز خواستار برگزاری نشستی فوق العاده توسط نمایندگان عضواین کمیسیون درمورد وقایع اخیر و نقض حقوق بشر در ایران شد.»
اینها همه و همه گوشه ای از پیامدهای قانون شکنی کسانی بود که حرمت عاشورای حسینی را هم نگه نداشتند و به بهانه اعتراض به تقلبی که هیچ وقت سندی بریا آن ارائه نشد به خیابان ریختند و به هیئت ها و مراسم عزاداری یورش بردند. قانون کشنی های اقلیتی که رای اکثریت را نپذیرفتند تا با خودخواهی خود رای اکثریت را به محاق ببرند، در سرتاسر دنیا به سوژه های اول خبری برای تخریب وجهه ایران تبدیل شد.
تاثیر قانون شکنی ها و آشوب ها بر تحلیل های مرتبط با منافع ملی
تحلیلگران از اغتشاشات داخل ایران بحرانی داخلی درست می کردند و متزلزل شدن ایران را نتیجه می گرفتند. یوگنی ساتانوفسکی رییس مرکز مطالعات خاورشناسی آکادمی علوم روسیه اعلام کرد:«بروز حوادث اخیر در ایران به انزوای بیشتر بین المللی این کشور منجر می شود.»
در کنار این گونه اظهارنظرها تحلیل هایی که مسائل هسته ای ایران را پیگیری می کرد، خواه ناخواه شرایط داخلی را نیز مورد توجه قرار می داد و از آن به عنوان فرصتی برای غرب به منظور تحت فشار قرار دادن ایران یاد می کرد. در واقع در کنار امنیت ملی، منافع ملی قربانی بزرگ این ماجراها بود.
چندی پیش بود که "چارلز کرات هامر" ستون نویس پرنفوذ و بنام روزنامه واشنگتن پست از شرایط ایران بعد از فوت آیت الله منتظری سخن گفت. "چارلز کرات هامر" به پیشنهادهای موجود در حوزه هسته ای و راهکارهایی که فراروی ایران قرار دارد اشاره کرد و توضیح داد که با توجه به مشکلات داخلی ایران و اینکه حکومت ایران قیمومیت وحیانی و آسمانی اش را از دست داده است، ضرورتی برای ارائه قرار دادن راهکاری جدید از سوی اوباما در مقابل ایران وجود ندارد.
ستون نویس واشنگتن پست شعار"Obama, Obama, you are either with us or with them" یا همان "اوباما، اوباما، یا با اونا یا با ما!" را نیز در یادداشت خود ذکر کرد. و از مقامات آمریکایی خواست تا در حمایت از معترضان ایران با شفافیت و صراحت بیشتری عمل کنند. این یادداشت به روزهای قبل از بیانیه کاخ سفید و نطق اوباما مربوط می شود.
بازتاب اغتشاشات در رسانه های جهانی و تخریب نهایی وجهه ایران
در کنار این نوع تحلیل ها و اظهارنظرها که طبیعتا در تصمیم گیری ها و نسخه پیچی ها برای ایران تاثیری مستقیم خواهد داشت، رسانه های خارجی کوشیدند تا نقطه کلیدی دیپلماسی ایران یعنی همان دیپلماسی عمومی را هدف بگیرند و با انتشار اخبار متعدد گسترده نگاه عمومی نسبت به ایران را به نفع خود عوض کنند.
اگر بازتاب این اخبار در رسانه های آمریکای لاتین، فلسطین، لبنان، افغانستان و پاکستان را در نظر بگیریم و آن را در کنار بازتاب های گسترده در سایر کشورها قرار دهیم خواه ناخواه به حراج گذاشته شدن حیثیت ایران را نتیجه خواهیم گرفت. واقعیتی که متاسفانه قابل انکار نیست.
چنانچه در قسمت اول هم اشاره شد، سیدحسن نصرالله گفته بود:«شعار نه غزه، نه لبنان اثر منفی زیادی داشته بویژه که رسانهها و ماهوارههای غربی این شعار را برای ایجاد ذهنیت منفی پوشش میدهند» دبیرکل حزب الله لبنان همچنین تصریح کرده بود:«بعد از انتخابات در ایران اتفاقات ناگواری افتاد که موجب خون دل و عزای ما شد و بسیاری افراد از سراسر جهان تماس گرفته و گریه میکردند چون ما هویت خودمان را با هویت نظام جمهوری اسلامی یکسان میدانیم»
از همان ساعات اولیه اغتشاش در تهران و برخی شهرها اخبار مربوط به تجمعات خیابانی به شکل گسترده ای در رسانه های خارجی انعکاس یافت و چندی بعد نیز در صدر اخبار رسانه ها و روزنامه های کشورهای مختلف دنیا قرار گرفت. رسانه های خارجی در برآورد تعداد کشته شدگان وقایع روز عاشورا با هم مسابقه گذاشتند و عکس ها و تصاویر مربوط به ایران را به طور گسترده ای منتشر کردند.
روزنامه انگلیسی تایمز نوشت:«با وجود آنکه خبرنگاران خارجی از پوشش خبری این تظاهرات منع شده بودند، اما تصاویر مخابره شده به اطاقهای خبر رسانه های غربی که توسط تلفن همراه گرفته شده بود، گوشه هایی از تظاهرات اعتراض آمیز یکشنبه مردم ایران را به تصویر می کشید.»
این روزنامه همچنین اخبار مربوط به اغتشاشات را پوشش داد و به نقل از علی انصاری استاد مطالعات ایران در دانشگاه سنت آندروی انگلیس نوشت:«دیگر شکی نیست که تغییر در نظام سیاسی ایران در حال وقوع است.» او همچنین از قول یکی از فعالان اپوزیسیون تصریح کرد:«رژیم اکنون در وقت اضافه بسر می برد. کشور به طور یکپارچه به پا خواسته است.» این روزنامه در ادامه از قول یک فعال سیاسی نوشت:« ردم جانشان به لب رسیده و دیگر از هیچ چیز نمی ترسند!»
روزنامه ها و رسانه های مختلف با آب و تاب تمام وقایع عاشورا را منعکس کردند و در رؤیای خیال پردازانه این گونه وانمود کردند که انگار اکثریت مردم در مقابل حکومت به پا خواسته اند و ایران با چالشی داخلی مواجه است و به زودی از پای درخواهد آمد!
تایمز ضمن اشاره به کشته شده های روز عاشورا نوشت:«تظاهرات اپوزیسیون در روز یکشنبه برای اولین بار شاهد تیراندازی ماموران امنیتی به صفوف تظاهرکنندگان بود.» این روزنامه به نقل از یک شاهد عینی نوشت:«زن مسنی را دیدم که به صفوف ماموران امنیتی می رفت و فریاد می زد خجالت نمی کشید مردم خودتان را می کشید؟!» و ادامه داد:«این شاهد می افزاید: دو افسر پلیس با شرمندگی گفتند که به خاطر پول این کار را می کنند!»
از این دست گزارش ها و داستان سرایی ها در رسانه های خارجی به کرات به چشم می خورد. و این همه همان چیزی است که در نهایت چیزی جز آبروریزی برای ایران را به دنبال نخواهد داشت. در واقع اغتشاشگرانی که رای اکثریت مردم را برنتافتند و جمهوریت نظام را به مسلخ هواهای نفسانی خود بردند، زمینه ای را فراهم کردند تا دروغ پردازی ها و تخریب ها علیه ایران بعد از انتخابات بی سابقه چهل میلیونی شدت بگیرد.
شبکه تلویزیونی الجزیره قطر هم با اشاره به اخبار ضد و نقیض از تعداد کشته شدگان تصریح کرد:«صرف نظر از درستی یا نادرستی این اطلاعات و آمار، صرف کشته شدن افرادی و اعتراف تلویزیون ایران به کشته شدن چند نفر، نشانه بسیار خطرناکی است بخصوص که مدتی بود خیابان های تهران آرام شده بود.»
خبرگزاری رویترز هم گزارش داد:«این کشتارها و ابعاد این رویارویی می تواند نشانه یی از یک مرحله ی بی ثباتی جدید باشد که طی آن نیروهای امنیتی وفادار به آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی ایران تلاش می کنند تا این جنبش (جریان) اصلاح طلب را سرکوب کنند.»
این خبرگزاری به نوشته یک تحلیلگر ساکن آمریکا اشاره کرد که در آن ضمن طرح احتمال فروپاشی ایران آمده بود:«اگر اینگونه باشد، نشانگر آن خواهد بود که حکومت مذهبی ایران درنهایت به دست خودش ازمیان می رود... مردم ایران شخصیت های اصلی دراین ماجرا هستند و از نمادهای بسیار مشابهی استفاده می کنند که موجب می گردد تا جمهوری اسلامی این فصل را در یک قرن چالش برای دمکراسی به پایان برساند.»