آیتالله حسینعلی منتظری درگذشت. دو روز پیش، این خبری بود که در رسانههای جمعی منتشر شد و با واکنشهای متفاوتی از سوی مردم، مراجع عظام تقلید، سیاسیون و... مواجه شد. اگر نگاهی به خبرگزاریها، سایتها، روزنامهها، محافل سیاسی و... در چند روز اخیر بیاندازیم، پُر است از اخبار مرتبط با درگذشت آن مرحوم. از چگونگی فوت و تشییع جنازه گرفته تا پیامهای تسلیت شخصیتهای حقیقی و حقوقی. البته واضح است که نحوهی انعکاس اخبار و حتی محتوای پیامها، متأثر از پارادایم سیاسی و فکری آنها و نیز فضای سیاسی این روزهای کشور بوده است. در این بین اما چند نکته قابل تأمل است که به نظر نگارنده کدهای رفتاری مهمی را برای مخاطب نمایان میسازد.
1. بیتردید مهمترین خبری که دربارهی درگذشت آقای منتظری منتشر شد و بازتاب گستردهای نیز به همراه داشت، پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب به این مناسبت بود. این پیام درحالی صادر شد که بسیاری از مردم و بهخصوص کسانیکه سیاست در ایران را دنبال میکنند، از مواضع آقای منتظری نسبت به رهبر انقلاب و نیز نظام جمهوری اسلامی مطلع بودند. اشتباهات، تحلیلها و عملکرد نادرست آقای منتظری در زمان حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی که منجر به عزل ایشان- آن هم با تندترین عبارات- توسط امام از سمت قائممقامی رهبری شد؛ هرچند امام از ابتدا نیز مخالف این امر بود. موضعگیری شدید و اهانتآمیز ایشان در سال 76 که با برخورد قاطع مردم، جریانهای سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی مواجه شد؛ مواضع پس از رفع حصر ایشان که به کرات موجب سوءاستفادهی ضدانقلاب، دشمنان نظام و اپوزوسیون داخل و خارج کشور شد و... بر کسی پوشیده نیست.
اما اولین نکتهای که میتواند و باید سرلوحهی کار ما قرار گیرد، رعایت انصاف و قضاوت بر مبنای آن است. رهبر انقلاب علیرغم مطالبی که در بالا به آن اشاره شد، با توصیف زحمات و مبارزات ایشان در فرایند شکلگیری انقلاب و نیز مراتب بالای علمی ایشان، نشان دادند که نباید به دلیل اظهارات و تغییر مشی افراد، از گذشته و عملکرد مثبت افراد چشمپوشی کرد: "ایشان فقیهی متبحّر و استادی برجسته بودند و شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند. دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیمالشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختیهای زیادی در این راه تحمل کردند." در فضای سیاسی کنونی کشور، “انصاف” گمگشتهی این روزهای تحلیلها و عملکرد برخی از خواص بهنظر می رسد. پیام رهبر انقلاب برای شخصی که خون به دل امام کرده بود، بیانگر همین نکته است که برای تحلیل رفتار و عملکرد دیگران، هرگز نباید از مدار انصاف خارج شد.
دومین نکتهی حائز اهمیت دربارهی پیام رهبری این است که ایشان با صدور این پیام، از وقوع اتفاقات تلخ دیگری در فضای سیاسی کنونی کشور جلوگیری کردند. گرچه باز هم جنجالآفرینان در چند ماه اخیر، سعی داشتند که از این اتفاق سوءاستفاده کرده و راه تازهای برای قانونگریزی خود ایجاد کنند؛ چراکه به دلیل حساسیت موضوع، اگر قرار به ایجاد تشنج و ناآرامی به بهانهی درگذشت آقای منتظری بود، قطعاً با برخورد محکم مردم- که هنوز خون دلهای امام امت خویش را به یاد دارند- و نیز نیروهای امنیتی مواجه میشدند. گرچه باز هم شاهد ناآرامیهایی در اطراف حسینیهی آقای منتظری بودیم، اما پیام رهبر انقلاب به اذعان بسیاری از سیاسیون، اصلیترین عامل آرامش عمومی و عدم سوءاستفاده از این اتفاق بود.
2. اما دومین نکتهای که جای بسی تأمل و تأسف دارد، پیام تسلیت مریم رجوی است که به مناسبت درگذشت آقای منتظری در برخی سایتها منتشر شد. این پیام بدون هیچ اغراقی بهتآور است. اگر برگهای تاریخ انقلاب را ورق بزنیم، یکی از مهمترین وقایع تاریخ این مرز و بوم، انفجار در دفتر حزب جمهوری در تاریخ هفتم تیرماه 1360 توسط منافقین است. در آن روز این خبر مردم ایران را شگفتزده کرد. شاید برخی ندانند که یکی از آن 72 نفری که منافقین او را به شهادت رساندند، فرزند آقای منتظری بود؛ محمد منتظری. آن روزها همه برای آقای منتظری پیام تسلیت میفرستادند و او را برای تقدیم یک شهید به اسلام، تحسین میکردند، اما امروز قاتل همان پسر، برای مرگ پدر شهید، اشک میریزد و مرثیه میخواند! اما چرا اینگونه شد و چه شد که امروز رجوی و رجویها برای شاگرد امام، فقیه متأله و حاصل عمر امام پیام تسلیت میفرستند؟ چرا بیبیسی فارسی و دیگر شبکههای ضدانقلاب، خبر درگذشت ایشان و حواشی آن را با این گستردگی پوشش دادهاند؟ کجای کار میلنگد؟
جواب این سؤالها را باید در مواضع و عملکرد بیست و چندسالهی آیتالله منتظری جستوجو کرد. ما در این مجال قصد واکاوی مواضع و عملکرد ایشان را نداریم - که تاریخ بهترین گواه برای تحلیل این موضوع است- اما شاید رنجنامهی سیداحمد خمینی بتواند بخشی از این سؤالها را پاسخ گوید. پس از ارتحال امام امت اما عملکرد ایشان، خود حکایت دیگری دارد.
اکنون سرنوشت آیتالله منتظری پیش روی چشم ماست درحالیکه این داستان غمانگیز، گریبانگیر برخی از خواص نظام و یاران انقلاب نیز شده است. افرادی که دیروز ریختن خون جوانان این وطن برایشان مایهی مباهات بود، دشمنانی که از هیچ کوششی برای به گل نشستن کشتی انقلاب دریغ نکردند، امروز برای این خواص دست به دعا شدهاند. و دیدیم که چگونه روزی او را عزادار پسرش کردند و امروز برای رفتنش مرثیه میخوانند و برای ضربه زدن به انقلاب و نظام، به پیکر آن مرحوم نیز رحم نمیکنند، جا دارد که به خود بیاییم و ببینیم در کدام دسته سینه میزنیم. او که رفت اما ما مراقب باشیم که روزی رجوی، برایمان پیام تسلیت نفرستد.