85/10/9
2:55 ع
در زمان حکمرانی او صدها هزار نفر از شهروندان عراقی جان خود را از دست دادند و میلیون ها نفر رنج و فشاری توصیف ناپذیر را متحمل شدند.
اینک نظامی که صدام با بیش از سی سال استبداد برپا کرد، با مرگ او برای همیشه مدفون شده است.
تردیدی نیست که زیرکی و پشتکار شخصی نیز در سیر سرگذشت این مرد عراقی از اعماق ذلت تا اوج قدرت نقش داشته است.
صدام حسین در سال ۱۹۳۷ در روستایی پرت و گمنام به نام عوجه به دنیا آمد و با فقر و محنت بزرگ شد.
در محیطی خشن و آکنده از تعصبات قبیله ای بار آمد، که عطوفت و مهربانی در آن جایی نداشت. در خانواده و جامعه و مدرسه جز شرارت و کینه توزی درسی نیاموخت.
در آستانه بیست سالگی به حزب ناسیونالیستی بعث (شاخه عراق) گرایش یافت و سرنوشت خود را با آن پیوند زد.
پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ عراق می رفت تا با گام های لرزان دموکراسی و نظام چندحزبی را تجربه کند.
صدام که زور و خشونت را تنها راه پیشرفت شناخته بود، به دار و دسته ای پیوست که در سال ۱۹۵۹ به جان عبدالکریم قاسم نخست وزیر میانه روی کشور سوء قصد کرد.
او پس از ناکامی در توطئه قتل نخست وزیر از راه سوریه به مصر گریخت.
حزب بعث عراق سرانجام موفق شد در فوریه سال ۱۹۶۳ با پشتیبانی از توطئه چند افسر ارتش، با کودتایی خونین به دولت قاسم پایان دهد.
صدام حسین بی درنگ به بغداد برگشت و شریان اصلی حزب بعث، یعنی شبکه امنیتی مخفی آن را به دست گرفت.
حزب بعث به خاطر شرکت در رشته ای از اعمال تبهکارانه، در پایان سال ۱۹۶۳ از حکومت عراق کنار گذاشته شد، اما در خفا به تدارک کودتا پرداخت تا سرانجام در سال ۱۹۶۸ قدرت را به دست گرفت.
حزب صدام در قدرت
بازگشت حزب بعث به قدرت، برای صدام حسین رویدادی فرخنده بود: احمد حسن بکر رهبر کودتای نظامی از بستگان نزدیک او بود و صدام با تنها ۳۱ سال سن نزدیکترین یاور او شد.
صدام عملا همه کاره کشور شد و تمام همت خود را مقصور بر آن ساخت که در عراق رژیمی خودکامه، آهنین و تام گرا برقرار کند.
او با قهر و خشونت مخالفان و رقیبان را از میدان بیرون راند و تمام پست های حساس دولتی، به ویژه مناصب اطلاعاتی و امنیتی را به بستگان و نزدیکان خود سپرد و هدایت ماشین سرکوب را شخصا به دست گرفت.
او ظرف چند سال موفق شد در عراق، که به سرزمین کودتاها شهره بود، آرامش گورستانی برقرار کند.
صدام در سال ۱۹۷۹ سرانجام احمد حسن بکر رئیس جمهور کشور را کنار زد و زمام امور را شخصا به دست گرفت.
لشکرکشی های خارجی
پس از سقوط نظام پادشاهی در ایران، صدام حسین امیدوار بود بتواند با استفاده از فضای آشفته و ضعف ارتش پس از انقلاب، بخش جنوبی ایران (خوزستان) را تصرف کند.
یورش نظامی صدام به ایران ناکام ماند، جز آنکه پس از جنگی هشت ساله برای دو کشور همسایه صدها هزار کشته و دو اقتصاد ویران به جا گذاشت.
صدام که با تکیه بر نیروی نظامی، خود را "رهبر امت عرب" می دید، برای گرفتن امتیازات سیاسی و اقتصادی به همسایگان عرب خود فشار آورد.
او در اوت ۱۹۹۰ به همسایه کوچک خود کویت حمله کرد اما پس از تصرف آن کشور، با واکنش شدید خارجی روبرو شد. لشکرکشی او باز هم به شکست نظامی، و به دنبال آن ویرانی کشور و تیره روزی بیشتر مردم منجر شد.
به دنبال شکست در کویت در شهرهای شیعه نشین جنوب و منطقه کردنشین شمال کشور شورش هایی گسترده در گرفت.
صدام برای خفه کردن مخالفت ها به خشن ترین شیوه ها دست زد: بمباران مناطق نا آرام، کوچ دادن توده های وسیع مردم، کاربرد اسلحه شیمیایی، و حتی نابودی منابع طبیعی، مانند خشک سازی با برنامه منطقه اهوار در جنوب عراق.
رویارویی با خارج
رژیم صدام حسین که در داخل عراق اختناقی سنگین برقرار کرده بود، در خارج و با همسایگان از سیاستی مهاجم و ماجراجویانه پیروی می کرد.
ایالات متحده عراق را متهم کرد که با تولید سلاح های کشتار جمعی امنیت منطقه حساس خاورمیانه را به خطر انداخته است.
صدام حسین با نشان دادن سرسختی و عناد در برابر گروه های بین المللی مخالف تولید سلاح های جمعی، به بدبینی و خشم کشورهای غربی به ویژه آمریکا دامن زد.
با حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ ایالات متحده، رژیم عراق را در رأس دشمنان خود قرار داد و تصمیم به سرنگونی آن گرفت.
فروپاشی رژیم صدام
صدام سالهای دراز ثروت عمومی کشور را برای تقویت حاکمیت خود صرف کرده و امیدوار بود که نیروهای ویژه ای مانند "گارد جمهوری" و "فدائیان صدام" از او در برابر حملات خارجی دفاع کنند.
اما هنگامی که در مارس ۲۰۰۳ نیروهای ائتلاف به سرکردگی ارتش آمریکا از جنوب به خاک عراق سرازیر شدند، رژیمی که "ضد ضربه" به نظر می آمد، به سرعت متلاشی شد.
صدام آخرین بار چند روز پیش از سقوط نهایی پایتخت عراق، در تلویزیون ظاهر شد و هموطنان خود را به پیکار و "مقاومت در برابر اشغالگران" فرا خواند.
صدام تا ۱۵ دسامبر ۲۰۰۳ پنهان بود و شایعاتی رواج داشت مبنی بر اینکه او در مخفیگاه به سازماندهی مبارزه شورشیان با نیروهای خارجی سرگرم است. اما تحقیقات بعدی نشان داد که او در دوران اختفا تنها به نجات جان خود فکر می کرده است.
محاکمه صدام در ۱۹ اکتبر ۲۰۰۵ شروع شد و حدود یک سال بعد با حکم اعدام او پایان یافت. این حکم در پنجم نوامبر اعلام شد و در ۲۶ دسامبر پس از ابرام نهایی به حالت قابل اجرا در آمد.
آغاز دورانی تازه؟
اما آیا با مرگ صدام داستان غم انگیز عراق به همین جا خاتمه یافته است؟
عراقی که صدام حسین به جا گذاشته است از جامعه ای سالم و به سامان فرسنگها فاصله دارد. در این جامعه خشونت و زورگویی، بیرحمی و خونریزی در هر گوشه خودنمایی می کند.
باید گوش تیز کرد و در دل این آشوب بیکران درد زایمان ملتی را شنید که در تلاشی رنجبار و عذاب آلود، یک بار دیگر متولد می شود.
|
بسیاری عقیده دارند که صدام حسین برای کنترل عراق ماشین سرکوب و دستگاه های اطلاعاتی پیچیده ای به راه انداخته بود، اما شیوه حکومتی او در بنیاد بسیار ساده بود و بر پایه سنت های کهن عشیره ای استوار بود.
خشونت،توطئه گری و اعتماد به بیگانه ها از عناصر اصلی چنین فرهنگی هستند. صدام از دل همین فرهنگ بیرون آمد و با تمام نیرو به رسوخ آن تا عمیق ترین نسوج جامعه همت گماشت.
برخی از ناظران با دولتمردان عراقی هم آواز هستند که آشوب و اضطراب کنونی تنها پوسته بیرونی روندهای شگرفی است که در بطن جامعه جریان دارد.
در عراق تحولات تاریخی مهمی شروع شده که نه تنها در این کشور، بلکه در سراسر جهان عرب بی سابقه است.
برخی گفته اند که باید گوش تیز کرد و در دل این آشوب بیکران درد زایمان ملتی را شنید که در تلاشی رنجبار و عذاب آلود، یک بار دیگر متولد می شود.
امانتداری و اخلاق مداری
استفاده از این مطلب فقط با ذکر منبع مجاز است
www.Republic.parsiblog.com