88/7/12
9:44 ع
هماکنون با گسترش تبلیغات ضد تمامیت ارضی ایران توسط دولتهای عربی، به ویژه امارات و در مورد اخیر، سخنان امیر کویت علیه تمامیت ارضی ایران ـ درباره جزایر سهگانه ـ در اجلاس سازمان ملل و ابراز نارضایتی مقامات عراق از قرارداد 1975 الجزایر و پیشنهاد فسخ آن و همچنین چشمپوشی ایران از دریافت غرامتهای بر حق ایرانیان، بهتر است رسانههای همگانی کشورمان، از خواب غفلت برخاسته و ریشههای ضدیت جریان افراطی پان عربی علیه ایرانیان را بیشتر مورد بررسی و حساسیت شایسته قرار دهند تا راهی فراروی مقامات دستاندرکار سیاست خارجه ایران بنهند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، با توجه به مطلبی که به تازگی در رسانههای گوناگون درباره «سرنگونی آخرین نماد جنگ با ایران در عراق» منتشر شد، باید توجه داشته باشیم که این کار ـ هرچند مثبت و سازنده است ـ کامل نیست؛ باشد که خوی مهربانی و عطوفت ایرانی، ما را از پیگیری اجرای قرارداد مرزی1975 الجزایر که خون صدها هزار شهید نثار بقای آن شده است و دریافت غرامت بر حق هزار میلیارد دلاری ملت ایران به ویژه خانوادههای داغدار شهیدان از هر دولتی که در عراق برقرار است، غفلت نکند، چرا که در مسائل ملی میهنی، هر گذشتی همانند جدایی نافرجام بحرین از ایران تا ابد به خیانت نابخشودنی تعبیر خواهد شد.
در این باره باید افزود، سه چیز که خدا نباید میآفرید، فارسها، یهودیان و مگس (به عربی: ثلاثة کان على الله ان لایخلقهم: الفرس، الیهود و الذباب) نام یک اعلانیه دولتی عراقی بود که در دوره حکومت صدام حسین به طور گسترده منتشر میشد.
«خیرالله طلفاح»، نویسنده آن، که از اعضای بلندپایه حزب بعث عراق بود، نخستین نسخه این جزوه را در ده صفحه در سال ???? نوشت.
بر پایه این گزارش، در سال ???? در جریان آغاز جنگ ایران و عراق، انتشارات دولتی عراق به نام دارالحُرّیه (خانه? آزادی) این جزوه را بازچاپ کرد و وزارت آموزش و پرورش عراق نیز این تبلیغات را به عنوان بخشی از کتاب درسی در میان دانشآموزان دبستان کشور عراق توزیع کرد.
در این نوشتار، فارسها به «حیواناتی که خداوند در قالب انسان آفریده است»، و یهودیان «مخلوطی از کثافت و پسماندهای از انسانهای گوناگون» و مگس را مخلوقی دونمایه درک نشده «چیزهایی که ما هدف خداوند را در خلق اینها درک نمیکنیم» توصیف شدهاند.
همچنین این نوشتار، بر سیاست صدام حسین در قبال ایران و یهودیان تأثیرگذار بود، به گونهای که وی پلاکی آهنین از این عبارت را روی میز کاری خود حک کرده بود.
این گزارش میافزاید، از دیگر نمادهای ایران ستیزی عصر صدام که هنوز پابر جاست، شمشیرهای قادسیه است؛ شمشیرهای قادسیه، نام بنایی است در مرکز شهر بغداد که به دستور صدام حسین تکریتی برای نشان دادن پیروزی بر ایران ساخته شد.
ذکر این نکته لازم است که نبرد قادسیه، یکی از دو نبرد اصلی و موجب پیروزی حتمی اعراب بر امپراتوری ساسانی بوده است.
در ادامه این گزارش آمده است: ساخت این بنای بزرگ در سال ???? آغاز شد. (دو سال پیش از پایان جنگ ایران و عراق) و شامل دو دست که از خاک بیرون آمدهاند، میشود. شکل و فرم هر دست را طراح آن از روی دستان خود صدام طراحی کرده که هر دست، شمشیری به شکل کمان در دست دارد که در نوک به شمشیر دیگر وصل میشود. این بنا پس از طراحی توسط دو پیمانکار انگلیسی و آلمانی ساخته شد.
و به این ترتیب، پس از ساخت، به دستور صدام، کلاهخود پنج هزار ایرانی کشته شده در جنگ تحمیلی با ایران را پیرامون آن قرار دادند که در هر یک از آنها نیز با شلیک یک گلوله، سوراخی در آن ایجاد کردند. برخی از کلاهخودهای ایرانیان را نیز با سیمان به جاده زیر شمشیرها چسباندند تا به هنگام رژه سربازان عرب همواره لگدمال شود.
در جنگ دوم خلیج فارس ـ که منجر به اشغال کویت شد ـ با وجودی که فرمانده کل نیروهای عملیاتی آمریکا، ژنرال شوارتزکوف، درخواست نابودی این بنا را داده بود، ولی به علت مخالفتهایی در عراق اجرا نشد. هماکنون این بنا در منطقه حفاظت شده بغداد (منطقه سبز) است.
هرچند ما همواره بر این باوریم که باید مدل مناسب و مبتنی بر همکاری برای تعامل با همسایگان عربیمان طراحی و در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرار گیرد و از دیگر سوی، بر این باوریم که اشتراکات ما آنقدر بسیار است که برای این همکاریها، موارد افتراق آمیز اثر چندانی نداشته باشد؛ اما آنچه به عنوان یک واقعیت وجود خارجی دارد، تبلیغات گسترده ضد ایرانی توسط جریان افراطی پان عربی است. این تبلیغات سبب شده تصور نادرستی از ایران در ذهن اعراب شکل گیرد، به گونهای که همواره آنها را از تهاجم ایران به کشورشان هراسان میکند.
آنچه باید در اینجا بدان اشاره کرد، این است که دولتهای عربی و به ویژه عراق که ملت آن تجربه جنگ طولانی علیه ایران را دارند، ضرورت دارد که تلاشهای گستردهای را با هدف زدودن نمادهای این تفکر در دستور کار خود قرار دهند.
البته با لحاظ همه شرایطی که برشمرده شد، باید توجه داشته باشیم که دولتمردان ما به هیچ وجه نباید از پیگیری اجرای قرارداد مرزی 1975 الجزایر ـ که خون صدها هزار شهید نثار بقای آن شده است ـ و دریافت غرامت بر حق هزار میلیارد دلاری ملت ایران، به ویژه خانوادههای داغدار شهیدان از هر دولتی که در عراق برقرار است، غافل شوند.