انتخابات پرشکوه دوره دهم ریاست جمهوری، تلخی های بسیاری را که توسط شیفتگان قدرت به کشور تحمیل شد به همراه داشت، اما برای نظام پویایی مانند جمهوری اسلامی این حوادث تاسف بار می تواند منشا اصلاحات واقعی و پالایش نظام از عناصر خاطی و فرصت طلب باشد.
به گزارش جهان، حوادثی مانند کوی دانشگاه و زندان کهریزک از مسائل دردناکی است که لازم است مسئولین کشور و دلسوزان انقلاب به تاسی از مقام معظم رهبری که از این وقایع به عنوان جنایت نام برده اند، تا خشکاندن ریشه این متخلفان و جنایتکاران و معرفی آنان به مردم این موضوع را پیگیری کنند.
همانطور که قبلا وعده کردیم به عنوان یک رسانه عدالتخواه تا پایان مشخص شدن و محاکمه متخلفان این فجایع پیگیری های رسانه ای خود را ادامه می دهیم هرچند که نباید از این نکته غافل شد که جرم کسانی که مقدمه بوجود آمدن چنین حوادثی را با توهمات خود بوجود آوردند و امروز نیز با شایعه سازی و داستان سرایی مشروعیت نظام را هدف گرفتند، کمتر از جانیان حوادث کهریزک و کوی دانشگاه نیست.
در همین زمینه هفته نامه پنجره به مدیر مسئولی علیرضا زاکانی در شماره آخر خود نوشت:
افشای اسنادی از سابقه کهریزک توسط رییس کل دادگستری استان تهران، در مردادماه میتوانست به رمزگشایی از این بازداشتگاه مخوف بیانجامد، اما سعید مرتضوی دادستان سابق تهران در آخرین روزهای تصدی این مسئولیت بهسرعت وارد عمل شد و آن اسناد افشاگرانه را از خروجی خبرگزاری و سایتهای اینترنتی حذف کرد، اما وارد شدن رهبر معظم انقلاب به موضوع و مطالبه مجازات عاملان جنایت کهریزک از ایشان توسط عبدالحسین روحالامینی پدر یکی از قربانیان در دیدار اساتید دانشگاه با مقام معظم رهبری فضا را برای رسانهای کردن موضوع مهیا کرده است.
کهریزک کجاست
سوله یا کمپ کهریزک نام بازداشتگاهی مخوف در شهرک «سنگ» بود که در جنوب شرق تهران، از توابع شهرستان ری واقع است. این زندان که پس از پاکسازی محله خاک سفید تهران، برای تأدیب و مجازات معتادان و اوباش سابقهدار و حرفهای ساخته شد؛ جاییکه از همان ابتدا هیچ امکاناتی نداشت که بتوان نام بازداشتگاه یا زندان برای آن گذشت و ظاهرا حتی سازمان زندانها آن را در حد بدترین زندانهای فعلی کشور هم ندانسته و مسئولت رسمی آن را بهعهده نگرفته بودند.
وقتی سردار رادان طرح امنیت اجتماعی را در تهران اجرا کرد، اینجا را محلی برای مجازات گردنکشان و اراذل و اوباش سابقه دار در نظر گرفت تا هوای جهنمی بالای چهل درجه جنوب تهران و فقدان امکانات اولیه بهداشتی برای زندانیان و محدودیتها و شرایط سخت بدنی، آنها را بهخود آورد.
برخی شنیدهها حکایت از آن داشت که اولین گروه بازداشتشدگان حوادث اخیر که به این محل منتقل شدهاند، در تجمع بیستوپنجم خرداد دستگیر و روز بعد جهت مجازات به کهریزک برده شدند. پیش از هجده تیر مرتضی تمدن، رییس شورای تأمین استان، هشدار برخورد قاطع با تجمعکنندگان این روز را داد. حال روزشمار وقایع کهریزک را مرور میکنیم تا ابعاد موضوعی که رهبر انقلاب از آن به عنوان جنایت یاد کرد بهتر روشن شود. جنایتی که تاکنون چهار قربانی رسمی داشته است: محسن روحالامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفر و رامین آقازاده قهرمانی، جوانانی بودند که در اثر حوادث و رخدادهای این بازداشتگاه مخوف به قتل رسیدند.
بازداشتیهای کهریزک
بیستوششم خرداد: شنیدههای غیررسمی حاکی از آن است که گروه بیستودو نفره دستگیر شدگانی که در حوادث بعد از انتخابات دستگیر شدند، در این روز به کهریزک برده شدهاند.
هفدهم تیر: استاندار تهران که ریاست شورای تأمین استان را نیز بر عهده دارد، اعلام کرد که اگر افرادی بخواهند با گوش دادن به فراخوان شبکههای ضد انقلاب، تحرک ضد امنیتی داشته باشند، زیر گامهای ما «له» خواهند شد.
هجدهم تیر: نیروی انتظامی ضمن برخورد و پراکنده نمودن با افرادی که در این روز مقابل دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، تعدادی از آنان را دستگیر کرد.
نوزدهم تیر: مشخصات کامل محسن روحالامینی اعم از نام و نام خانوادگی، آدرس، و شمارههای تماس منزل پدر و بستگان و سایر مشخصات در کهریزک همانند سایر قربانیان و بازداشتیها ثبت و وی به این محل منتقل شد. بهداری کهریزک نیز تایید کرد که او بیماری عفونی ندارد و بهلحاظ جسمی نیز مشکلی ندارد. سایر بازداشت شدگان مثل کامرانی نیز در بدو ورود همینگونه بودهاند. خانواده جوادیفر در همین روزها بود که فرزندشان را که بینیاش شکسته بود، با هماهنگی کلانتری در بیمارستان تحویل میگیرند و برای سیتیاسکن به بیمارستان منتقل میکنند و بعد از مداوای اولیه و اطمینان و اعتماد به دستگاه ناجا پس از آن دوباره به کلانتری باز میگردانند.
بیستم تیر: سرهنگ مهدی احمدی، رییس مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی تهران، در گفتوگو با فارس رسما اعلام کرد که «تعداد اندکی» در ناآرامیهای روز هجدهم تیر دستگیر شدهاند که همگی جزو تخریبکنندگان اموال عمومی بودند. وی گفت: «در هجدهم تیر تعدادی از تخریبکنندگان اموال عمومی و آشوبگران توسط پلیس دستگیر شدند که پس از بررسی اولیه تحویل مراجع قضایی شدند.» برخی خبرهای غیررسمی از دستگیری حدود دویستوهفتاد تن در هجده تیرماه حکایت دارد و گفته میشود که صدوچهلوپنج تن از آنان در روز جمعه نوزده تیرماه به کهریزک و بقیه به اوین منتقل شدهاند.
بیستودوم تیر: خبر نگهداری بازداشتشدگان در کنار اراذل و اوباش و ضرب و شتم آنها به رهبر معظم انقلاب رسیده و ایشان با فراخوان دبیر شورای عالی امنیت ملی دستور میدهند هیچکس حق ضرب و شتم بازداشتشدگان را نداشته و میفرمایند همان روز باید بازداشتگاه کهریزک تعطیل و در صورت نیاز بازداشتشدگان همگی به زندانهای رسمی منتقل گردند. در این روز با تماس دبیر شورای عالی امنیت ملی با دادستان تهران دستور رهبر انقلاب به ایشان ابلاغ و بعد از طفره رفتن آقای مرتضوی و استدلال نامبرده در عدم جا در سایر زندانها به وی ابلاغ میگردد که در صورت نداشتن جا در سایر زندانها، بازداشتشدگان همین روز آزاد گردند. متأسفانه این موضوع را دادستان تهران عمل نکرده و فردای آن روز بازداشتگاه تعطیل و بازداشتشدگان منتقل میگردند.
بیستوسوم تیر: این روز مصادف بود با انتقال بازداشت شدگان کهریزک پس از چند روز نگهداری در شرایط بد آب و هوایی، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی، غذایی، آشامیدنی و دارویی مناسب و از ضرب و شتم بازداشتیها توسط مأموران و اراذل و اوباش حکایت دارد. ضمن اینکه بازداشتشدگان ناباورانه در کنار اراذل و اوباش نگهداری میشدند.
در حین انتقال بازداشت شدگان به زندان اوین، یکی از آنان بهدلیل صدمات وارده دچار تشنج میشود، اما کسانی که دستاندرکار انتقال آنان بودند، ابتدا به موضوع توجهی نکرده و سپس یکی از آنها با مافوق خود تماس گرفته و مقرر میشود که فرد مذکور به کهریزک بازگردانده شود و نامش هم از لیست بازداشتیهای انتقالی به اوین حذف شود. این در حالی است که در مسیر انتقال یعنی از کهریزک تا اوین بیمارستانهای متعددی اعم از فیروزآبادی، لقمان و سایر درمانگاهها و بیمارستانهای جنوب تهران قرار داشتند و آنان میتوانستند اورژانس را خبر کنند، اما هیچ کدام از این تمهیدات اندیشیده نشد و فرد مذکور پس از جان دادن به کهریزک منتقل میشود.
وقتی کاروان به اوین رسید، مسئولان اوین به خاطر اوضاع بد جسمی و ضعف بازداشت شدگان و بوی تعفن و صدمات بدنی که به برخی از آنها وارد شده بود، ابتدا از پذیرش بعضی از آنان امتناع میکنند، اما در نهایت این افراد پذیرش میشوند.
وقتی مسئولان زندان اوین در حال پذیرش کهریزکیها بودند، حال یکی از آنها بد و نقش زمین میشود که این موضوع نیز با بیتفاوتی ماموران روبهرو میشود. به این ترتیب فرد مذکور با حدود یک ساعت تأخیر روانه بیمارستان میشود. در ساعت پانزدهوسی دقیقه، محسن روحالامینی به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و با عنوان «مجهولالهویه» پذیرش میشود.
بیستوچهارم تیر: ساعت ششوده دقیقه صبح است که محسن در بیمارستان فوت میکند و مسئولان بیمارستان گواهی فوت او را با عنوان «مجهولالهویه» صادر میکنند.
بیستوچهارم تیر: شکایت حضوری دکتر روحالامینی به وزیر اطلاعات از یک کارچاقکن که تقاضای چهار میلیون تومان برای ملاقات با محسن پیشنهاد داده بود! در حالی که چند روز است پیکر وی در سردخانه نگهداری میشود.
سیویکم تیر: خبر فوت محسن به خانوادهاش اعلام میشود. با اعلام این مطلب که یک هفته است که دنبال شما میگردیم!؟ برخی نزدیکان پدرش آنگونه که به ایشان اعلام شده بود و حسین علایی در سایت خود اعلام کرده است، علت مرگ محسن را ابتلا به مننژیت اعلام کردهاند!؟
اول مرداد: درج آگهی تسلیت، گام نخست رسانهای شدن کهریزک است. برخی شخصیتهای سیاسی و مسئولان پیام تسلیتی را در این روز، برای عبدالحسین روحالامینی در روزنامه جامجم منتشر میکنند. پیش از این برخی بازداشتیهایی که آزاد شدهاند، شکواییه خود را نزد رهبر انقلاب بردهاند و اکنون موضوع در دست رسیدگی است.
سوم مرداد: میگویند داستان مننژیت از نامه محرمانه ای آغاز شده که در این روز رییس بازداشتگاه کهریزک به دادستان ارسال و شیوع مننژیت و ابتلای برخی بازداشت شدگان به این بیماری را اعلام میکند.
پنجم مرداد: در فاز دیگر ماجرای سناریوسازی مننژیت، در چنین روزی کاظم جلالی سخنگوی کمیته ویژه مجلس برای پیگیری وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر، در گفتوگویی با خبرگزاری مهر گفت که قاضی مرتضوی دادستان تهران، در جلسهای با این کمیته علت مرگ روحالامینی و کامرانی را بیماری مننژیت اعلام کرده است. در همین روز سهراب سلیمانی مدیرکل زندانهای استان تهران در مصاحبهای با ایسنا اعلام کرد که روحالامینی و کامرانی مننژیت داشتند و به همین خاطر بعد از فوت آنان به همه زندانیان اوین واکسن زده شده است.
سلیمانی، مرگ کامرانی را اینچنین روایت میکند: «کامرانی پس از آن که در صف پذیرش زندان حالش به هم میخورد و به بیمارستان لقمان منتقل میشود و قبل از فوت آزاد میشود و وقتی زنده بوده شبانه تحویل خانوادهاش شد، اما بهدلیل بیماری روز بعد در بیمارستان مهر فوت میکند.»
سیزدهم مرداد: خبر ساخت بازداشتگاهی جدید بهجای کهریزک که سردار احمدیمقدم فرمانده نیروی انتظامی آن را اعلام میکند، خیلی زود در رسانه ها منتشر میشود. «قرار است بازداشتگاهی مدرن و مطابق استانداردها که زیر نظر سازمان زندانها اداره شود، جای کهریزک را بگیرد.» برآوردها از هزینه سهمیلیارد تومانی ناجا برای ساخت بازداشتگاه جدید در کهریزک است که البته این تصمیم انتقاد برخی فعالان سیاسی را بهدنبال دارد، زیرا معتقدند که ساخت یک بازداشتگاه دیگر درست در محلی که کهریزک قرار داشت، آبرویی برای نظام نمیگذارد.
پانزدهم مرداد: نیروی انتظامی برای تبرئه خود اطلاعیهای را عصر روز پنج شنبه در خصوص کهریزک منتشر و ضمن آن که اعتراف میکند آنجا محل نگهداری موقت و تأدیب اراذل و اوباش با شرایط زیستی سختگیرانه بوده، اعلام میکند که تعدادی از دستگیرشدگان هجدهم تیر بهدلیل محدودیت پذیرش در اوین به کهریزک منتقل شدهاند که با توجه به شرایط آنجا اصولا اعزام بازداشتیها به آنجا صحیح نبوده است. این اطلاعیه در تناقض آشکار با اظهاراتی بیستم تیر یکی مسئولان نیروی انتظامی است که تعداد دستگیرشدگان هجدهم تیر را بسیار کم برشمرده بود.
این اطلاعیه میافزاید: «محدودیت پذیرش بازداشتگاه و اضافه شدن دستگیر شدگان هجدهم تیر، باعت تراکم جمعیت در بند بازداشتیها شد و شرایط نا مساعد زیستی و بهداشتی موجبات آزار و اذیت آنان را فراهم کرد.»
هجدهم مرداد: حمیدرضا کاتوزیان، نماینده تهران، در اولین واکنش به اطلاعیه نیروی انتظامی اعلام میکند که چون تعدادی از جوانان این کشور در کهریزک از بین رفتهاند، لذا باید ناجا پاسخگوی اقدامات صورت گرفته در این خصوص باشد. قانون مربوط به قتل مشخص است و اینکه بهجای برخورد با جانی بخواهند چند افسر را بازداشت کنند، نه فرزندان خانوادهها زنده میشوند و نه توهینی که به نظام شده پاک خواهد شد.
در همین روز فرمانده نیروی انتظامی در مراسم تودیع رویانیان با پذیرش مسئولیت اتفاقاتی که در کهریزک افتاده، اعلام کرد که هیچ یک از فوت شدگان بر اثر ضرب و شتم فوت نکردهاند، بلکه علت مرگ بیماری آنها بوده است.
نهم شهریور: ادعای فرمانده نیروی انتظامی درباره مننژیت جان باختگان کهریزک دیری نپایید و چند روز بعد خبرگزاری مهر خبری را درخصوص نظر پزشکی قانونی به نقل از یک منبع آگاه منتشر میکند. در این خبر کمیسیون پزشکی قانونی کشور در تاریخ بیستوپنجم مرداد، علت مرگ محسن روحالامینی را مرگ ناشی از استرس فیزیکی، شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد اعلام و قویا ابتلای آن مرحوم و فوت بهعلت بیماری و مننژیت منتفی اعلام میشود.
پانزدهم شهریور: بخش خبری بیستوسی تلویزیون برای پاسخ به سؤالات متعددی که در این مدت نزد افکار عمومی مطرح شده است، گزارشی سفارشی از کهریزک تهیه و پخش میکند. این گزارش تنها گوشه کوچکی از حقایق و حوادث کهریزک را به نمایش میگذارد، اگرچه برای اولینبار است که تصاویری از بیرون و درون بازداشتگاه به مردم نشان داده میشود. این تصاویر نشان میداد که این مکان نه یک بازداشتگاه متعارف بلکه مجموعهای از سولهها و بناهای احداث شده در یک محیط بیابانی بوده است. در این برنامه سردار تشکری رییس بازرسی کل نیروی انتظامی از مردم عذرخواهی و صراحتا اعلام میکند که کسانی که این جنایت را رقم زدند نیروهای رسمی ناجا اعم از درجه دار تا سرهنگ بودند. وی حتی متذکر شد که برخی قضات نیز در اعزام متهمان به کهریزک مرتکب تخلف شدهاند که پرونده آن در دست بررسی است. وی اعتراف کردکه این افراد به این خاطر به کهریزک منتقل شدند که جایی برای نگهداری آنها نداشتند! رییس جدید دادسرای نیروهای مسلح نیز در این فیلم به صراحت گفت که شرایط و رفتارهای صورت گرفته عامل مرگ تعدادی از بازداشت شدگان بوده و نه بیماری قبلی یا عللی از این دست. در این گزارش تشکری اظهار میکند که در یک فضای هفتاد متری صدوچهلوپنج نفر از بازداشتیهای هجده تیر به همراه بیستوپنج نفر از اراذل و اوباش نگهداری میشدهاند که در میان آنها ده نفر دانشجو نیز وجود داشته است در حالی که مطابق با ضوابط دانشجویان بازداشتی باید به زندانهای رسمی منتقل میشدهاند.
هفدهم شهریور: گزارش صدا و سیما از سوی فرمانده نیروی انتظامی هم تأیید میشود. احمدی مقدم که در سیستان و بلوچستان به سر میبرد اعلام میکند که نیروی انتظامی اخیرا در راستای پاسخگویی، مسئولیتپذیری و شفافسازی، گزارشی جامع با همکاری رسانه ملی برای آگاهی مردم پخش کرد. وی همانجا اعلام کرد که همه چیز پرونده کهریزک شفاف، روشن و آماده بررسی در دادگاه است و در اختیار مراجع قضایی است؟!!
چند ادعای ثابت نشده و سؤالهای بیپاسخ
در حالیکه ابتدا گفته شد تعداد کسانی که در هجدهم تیر دستگیر شدهاند، اندک هستند، چطور زندانهای رسمی کشور ظرفیتی برای نگهداری آنان نداشتند پس احتمال و شنیدههای غیررسمی که تعداد آنان را حدود دویستوهفتاد نفر اعلام میکند، رقمی نزدیک به واقعیت است. حتی برخی در برابر این توجیه مقامات نیروی انتظامی میگویند، در شهر بزرگی مثل تهران و در فصل تابستان که همه مدارس تعطیل است، آیا نمیشد بازداشت شدگان را در یکی از مدارس یا مکانهای سرپوشیده داخل شهر اسکان داد؟
برخی از خانواده ها از این نگران هستند که نکند پرونده کهریزک به سرنوشت کوی دانشگاه تهران که ابتدا با شیب تند از سوی مسئولان پیگیری شد، اما در نهایت سنگینترین حکمی که برای عوامل دخیل در آن صادر کردند، دزدیدن یک ریش تراش توسط یک سرباز جزء بود، مبتلا شود. در حالیکه رهبر انقلاب حادثه کهریزک را جنایت و بر لزوم برخورد با عاملان اصلی آن تأکید دارند، برخی مقامات انتظامی و قضایی آن را حادثه دانسته و ناشی از تخلف نیروهای خودسر بر میشمرند. آنهم در شرایطی که اختیارات رهبری در مورد نیروی انتظامی به وزیر کشور (که رییس شورای امنیت کشور نیز هست) تفویض شده است.
آمران و کسانی که در این موضوع مقصر شناخته شدهاند در ردههای درجه دار، استوار، ستوان، سروان و سرهنگ هستند در حالیکه انتظار مردم برخورد با همه کسانی است که در وقوع این ماجرا مشارکت یا مسئولیت داشتهاند.
برخی پیشبینیها حکایت از آن دارد که ممکن است سردار «ر» نیز بهزودی سمت خود را به دیگری واگذار کند. با توجه به اینکه پس از ماجرای کهریزک و ریاست آیتا... آملی لاریجانی دادستان تهران نیز از سمت خود کنار گذاشته شد، این سؤال مطرح میشود که آیا صرف جابهجایی و تغییر پست و عناوین برای افرادی که در این ماجرا دخیل بودند کار درستی است و میتوان با این شیوه افکار عمومی را اقناع کرد؟
همانطور که آیتا... جوادی آملی نیز بیان داشت، خونخواهی وظیفه نظام اسلامی است و نظام در پیگیری این موضوع نسبت به مردم و اولیای دم اولویت دارد و لذا انتظار میرود که با توجه به در پیش بودن دادگان نخست کهریزک، دستاندرکاران این پرونده سلسله عواملی که موجب شد تا این فاجعه رخ دهد را بیش از هرچیز مد نظر قرار دهند و در توارد سلسله علل، سبب اقوی از مباشر فراموش نشود.