معمولاً ورود به حوزه نقد افرادی که بهعنوان مرجع دینی شناخته میشوند کار هرکسی نیست زیرا ورود به مباحثی مانند مباحث فقهی، کلامی و فلسفی، تخصصی هم طراز را میطلبد اما در حوزه فهم عمومی از محتوای کلام افراد، همه میتوانند اظهارنظر کنند.
به گزارش ثانیه نیوز، شکی نیست که علمای اصیل اسلام و مرجعیت دینی در طول تاریخ پناهگاه محرومان و پابرهنگان بودهاند و در مقابل زورگویان و ارباب زر و زور و تزویر، همیشه در کنار مردم و همراه آنان بودهاند. مراجع بزرگوار شیعه حاملان امانت دین در ادوار مختلف تاریخی بودهاند و امروز همه ما مدیون این انتقال امانت در سلسله نسلها میباشیم.
اما در عصر حاضر که دیانت و سیاست در پرتو اندیشه نورانی امام راحل (ره) با هم ممزوج و پای به عرصه اجتماعی نهاده است، پیچیدگی مسائل فقهی – سیاسی نیز دوچندان احساس میشود و چشم مردم مسلمان برای حل گرههای کور تطبیق احکام اسلام با شرایط و مقتضیات زمان به مرجعیت دینی دوخته میشود.
از نگاه دیگر، مراجع دینی باید طوری رفتار کنند که نه تنها رفتار آنها برای مقلدین بلکه برای همه مسلمانان مورد احترام بوده و عدالت، عفت و سواد تخصصی از همه وجود آنان ببارد تا مرجعیت مفهوم خود را بیابد. در عرصه حقوق و قضاوت نیز آنان که در کسوت مرجعیت دینی هستند در برابر قانون با بقیه مردم یکسانند و اگر خدای ناکرده رفتاری خلاف عفت، ادب و عدالت از آنان صادر شود، نباید این افراد در پناه مرجعیت مصونیت یابند.
امام راحل در این باره میفرمایند: «خدا میداند که شخصاً برای خود ذرهای مصونیت و حق و امتیاز قائل نیستم. اگر تخلفی از من هم سر زند مهیای مؤاخذهام». نگاه روحانیت خصوصاً آنان که بیشتر مدعی ارادت و مریدی امام راحل (ره) هستند باید به راه و سیره امام(ره) بیشتر شبیه باشد و نسل امروز حرکات و سکنات آنان را در مسیر امام (ره) ببیند، برای مثال وقتی فردی در قالب مرجع دینی به یک فرد مسلمان نسبت «حرامزاده» میدهد یا سوگند او در مجلس شورای اسلامی در مراسم تحلیف را «معصیت کبیره» میشمارد، مردم و حتی مقلدان احتمالی چه برداشتی از تقوای این فرد دارند. امام (ره)درباره به کارگیری لحن و تعابیر در خصوص مدیران میفرمایند: «ممکن است هرکس در فضای ذهنی و ایدههای خود نسبت به عملکردها و مدیریتها و سلیقههای دیگران و مسؤولان انتقادی داشته باشد، ولی لحن و تعابیر نباید افکار جامعه و آیندگان را از مسیر شناخت دشمنان واقعی و ابرقدرتها که همه مشکلات و نارساییها از آن سرچشمه گرفته است، به مسائل فرعی منحرف کند و خدای ناکرده همه ضعفها و مشکلات به حساب مدیران و مسؤولان گذاشته شود و از آن تفسیر انحصارطلبی گردد که این عمل کاملاً غیرمنصفانه است و اعتبار مسؤولان نظام را از بین میبرد و زمینه را برای ورود بیتفاوتها و بیدردها به صحنه انقلاب آماده میکند.»
در خصوص آقای شیخ یوسف صانعی باید گفت متأسفانه در نگاه و بیان و مشی ایشان، کینه نسبت به برخی مسؤولان نظام موج میزند و ایشان از کتمان آن عاجز است. بهرغم فتواهای روشنفکرانه ایشان!، هر کجا مراجع دیگر فتوایی در رد مسألهای که وهن اسلام و تشیع است دادهاند ایشان موضع خلاف گرفتهاند که مسأله قمهزنی نمونه بارز آن است.
در خصوص اهانت و اتهام سخیف حرامزاده به رئیس جمهور به رغم تکذیب دفتر مشارالیه متأسفانه مراجعه به فایل صوتی ایشان این خبر را تأیید میکند و اگر دروغگویی «معصیت کبیره» است باید گفت چنین اتهامی که فرد اتهام زننده را از دایره دین خارج میکند، چگونه میتوان تعبیر و تفسیر کرد؟!
آقای صانعی اگر میخواهد مشمول عفو الهی قرار گیرد پیش از هر چیزی لازم است از رئیس جمهور عذرخواهی و اشتباه خویش را جبران کند، در غیر این صورت ایشان باید بداند همه در مقابل قانون یکسانند زیرا امام راحل فرمودند: «مردم این را دلیل عدالت نظام بدانند که امتیازی برای هیچ کس (روحانی و غیر روحانی) نیست.» امید است مردم مسلمان این رفتار و این لحن و بیان را به حساب مرجعیت شیعه نگذاشته و حساب افراد را از حساب روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدی جدا سازند.