سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

88/5/31
10:36 ع

گروه ورزشی:‌کارگردان تلویزیونی در نمایی بسته و آهسته، دست‌های دروازه‌بان تیم ملی را نشان می‌دهد که طراحی دستکش او بی شباهت به پاهای خفاش نیست. اواسط دیدار ایران و آمریکاست و هنرنمایی کارگردان فرانسوی که از دستان عابدزاده فیلمبرداری می‌کند چند هزار فرانک سوئیس برای فدراسیون وقت آب می‌خورد. کمتر کسی از هواداران تیم ملی پای تلویزیون متوجه اصل قضیه شدند اما مسؤولان کمپانی پوما که اسپانسر تیم ملی در جام جهانی 1998 بودند در آن صحنه دیدند عابدزاده دستکشی را بر دست کرده که برخلاف قرارداد ثبت شده است؛ دستکش کاپیتان از کمپانی دیگری بود و به همین دلیل فدراسیون فوتبال مجبور شد تاوان این قانون شکنی را بدهد. این حادثه 11 سال قبل رخ داد و حالا بعد از سپری شدن بیش از یک دهه نه تنها فوتبال ما خودش را با مارکتینگ جهانی هماهنگ نکرده که قضیه شوربختانه شکل دیگری به خود گرفته است. کدام تیم ایرانی امروز از اسپانسر دوم پیراهن خود(شرکت تولیدی البسه) پول می‌گیرد؟ اصولا چند شرکت تولیدی در لیگ برتر فعالیت دارند که هزینه تیم‌های به اصطلاح حرفه‌ای ما را تامین می‌کنند؟ اگر دنبال جواب هستید باید بدانید تقریبا صفر درصد اما چرایی این موضوع و مقایسه آن با نمونه‌های خارجی خود قصه‌ای حزن انگیز و طولانی است که احتمالا هیچ یک از مدیران ما ثانیه‌ای درباره‌اش تامل نکرده‌اند.
این روزها همه مجید می‌پوشند
فیزیوتراپ سابق تیم ملی، شم اقتصادی خوب و روابط حسنه‌ای با بزرگان فوتبال ایران دارد. برای پی بردن به این واقعیت تنها لازم است از این پس نگاه دقیق‌تری به صفحه تلویزیون و اوراق مطبوعات ورزشی داشته باشید؛ 8 تیم از 18 تیم لیگ برتر البسه ورزشی خود را از شرکت تولیدی مجید ساعدی فر با نام تجاری مجید تهیه می‌کنند. ذوب آهن، استیل?آذین، پیکان، مقاومت، استقلال اهواز، پاس،مس و ابومسلم تیم‌هایی هستند که آرم M را در گوشه راست پیراهن خود به همراه می‌برند و حتی مربیانی مثل خداداد عزیزی و امیر قلعه نویی تبلیغات جداگانه‌ای را برای مجید انجام می‌دهند. در دیدار پرسپولیس و استقلال اهواز سرمربی آبی‌ها پیراهنی بر تن داشت که آرم فلزی مجید روی یقه آن خود نمایی می‌کرد، البته سرمربی استقلال اهواز می‌گوید هیچ پولی را از این بابت نمی‌گیرد و تنها به خاطر رفاقتی که با ساعدی فر دارد این کارها را انجام می‌دهد! بعد از شرکت مجید، این تولیدی برادران دایی است که 4 تیم لیگی را حمایت می‌کند البته تنها ساپورت پوشاکی نه پولی.صبا، ملوان، فولاد و از هفته دوم به بعد تراکتور سازی 4 تیمی هستند که هنوز به دایی وفادارند و بعد از گذشت چند سال هنوز البسه خود را از این شرکت تولیدی تهیه می‌کنند، البته در ادوار قبلی اوضاع دایی اینچنین نبود و او تیم‌های بیشتری را تغذیه می‌کرد اما دوران حضیض سرمربی تیم ملی دقیقا رابطه تنگاتنگی با افت بازاریابی شرکت تولیدی او داشت.رتبه سوم به طور مساوی در دست شرکت آل اشپورت آلمان و نهنگی است؛ استقلال و راه آهن 2 تیمی هستند که با آل اشپورت در لیگ نهم قرارداد امضا کرده‌اند و باید در لیگ جاری طرح‌های نسبتا جذاب این شرکت را بر تن این 2 تیم تهرانی دید. سایپا و شاهین بوشهر هم با نهنگی کار می‌کنند پیش از این نارنجی پوشان با دایی قرارداد داشتند اما خروج دایی از بدنه این باشگاه دلیل موجهی بود برای فسخ این قرارداد.
2 شرکت تولیدی دیگر هم وجود دارند که 2 تیم باقی مانده لیگ برتر را ساپورت می‌کنند. بنا به رفاقت دیرینه عباس انصاری‌فرد و حصاری، در این فصل این شرکت تولیدی وظیفه تهیه لباس محبوب‌ترین تیم ایران را دارد البته در این بین شائبه‌های فراوانی وجود دارد؛ اینکه چرا باید بازیکنان جدید این تیم در شرکت حصاری قرارداد امضا کنند و عکس یادگاری بیندازند و اینکه چرا بازیکنان پرسپولیس از کیفیت لباس‌های حصاری راضی نیستند و حتی قبل از مصاف با استقلال اهواز شورت‌های ورزشی حصاری آنقدر تنگ و کوتاه و بی کیفیت بود که به قول چند بازیکن محال ممکن بود با آنها تکل بزنیم و پاره نشوند!
بنابراین در یک اتفاق تاریخی دیگر، قرمزها با پیراهن حصاری و شورت آل اسپورت مقابل اهوازی‌ها حاضر شدند! سرانجام آخرین تیم لیگ برتری سپاهان است که از آرم و شرکت معتبرتری نسبت به سایرین استفاده می‌کند؛ فینالیست چند سال قبل لیگ قهرمانان آسیا بنا به حضور فعالش در بازی‌های قاره‌ای، امسال با لوتوی ایتالیا قرارداد بسته و به احتمال فراوان در بازی‌های لیگ قهرمانان آسیا هم شرکت لوتو، طرح‌های جدیدش را برای شاگردان قلعه نویی رونمایی می‌کند.
کار در ازای یک وعده غذای گرم!
همیشه کار کردن مصادف با پول درآوردن نیست، ممکن است شما افرادی را ببینید که در جایی مشغول به فعالیت هستند اما هیچ پس‌اندازی برای خود ندارند چرا که مزد کار کردن آنها در ازای یک یا چند وعده غذای گرم است، به گویش دیگر به این نوع از داد?و?ستد «برده داری مدرن» می‌گویند.
حکایت اسپانسرهای دوم تیم‌های باشگاهی و حتی تیم ملی ما متاسفانه همین برده‌داری مدرن است؛ شرکت‌های تولیدی با مدیران باشگاهی قرارداد امضا می‌کنند که تنها البسه آنها را در 34 بازی لیگ برتر،چند بازی جام حذفی و احتمالا بازی‌های لیگ قهرمانان آسیا تامین کنند.
شرکت‌ها در این بین نه تنها هیچ پولی را به باشگاه‌ها نمی‌دهند که حتی گفته می‌شود در بعضی از مواقع پول پوشاک و تجهیزات خود را هم از مدیران می‌گیرند! این اتفاق باور نکردنی در صورتی رخ می‌دهد که تلویزیون اکثر بازی‌های لیگ برتر را پوشش می‌دهد و مطبوعات ورزشی به صورت بزرگ و کوچک پیراهن تیم‌ها را با آرم شرکت تولیدی چاپ می‌کنند. در کجای دنیا سراغ دارید این همه تبلیغ آن هم به صورت وسیع انجام بپذیرد اما شرکت فوق نه تنها پولی ندهد بلکه مبلغی هم طلبکار شود؟
داستان پیراهن تیم ملی ایران
در جام جهانی 2006 فدراسیون، قراردادی به ارزش بیش از یک و نیم میلیون دلار با کمپانی پوما بست و این شرکت آلمانی موظف شد تا پایان جام ملت‌های آسیا همه البسه و تجهیزات ملی?پوشان را به صورت رایگان تامین کند. بعد از پایان جام جهانی و تغییرات در مدیریت فدراسیون و انتخاب امیر قلعه نویی، سرمربی تیم ملی پای دوست صمیمی‌اش را به تمرینات باز کرد و بدون توجه به عواقب این اقدام، لباس تمرینات و حتی یک بازی دوستانه را از پوما به مجید تغییر داد.البته با توجه به شکایت پوما خیلی زود این مشکل مرتفع شد چرا که در قرارداد پوما عنوان شده بود هر جلسه تمرینی که بدون لباس‌های این کمپانی برگزار شود شامل جریمه 2 هزار یوریی
خواهد شد.
بعد از اتمام قرارداد پوما، مجید آماده بود که لباس ملی پوشان را بدهد اما وقتی نام سرمربی تیم ملی علی دایی باشد آن وقت کدام آرم به غیر از دایی می‌تواند روی پیراهن تیم ملی باشد؟ سرانجام خروج دایی مصادف شد با ورود مجید و اینک تیم ملی با البسه مجید وارد زمین می‌شود اما نکته تاسف انگیز در اعترافات سردار درخشان، رئیس کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال است؛مجید هیچ پولی را به فدراسیون نمی‌دهد و تنها موظف شده لوازم ملی پوشان را تامین کند! اتفاقی که در 18 تیم لیگ برتری رخ می‌دهد و این سوء مدیریت حالا به تیم ملی تسری پیدا می‌کند. چه بر سر فوتبال ما آمده که از درآمد یک و نیم میلیاردی به کار در ازای یک وعده غذای گرم رسیده‌ایم؟
نمونه‌های خارجی و ارقام نجومی
سایت deloitte وابسته به موسسه تحقیقات منابع مالی فوتبال جهان در گزارشی از درآمدزایی بارسا در فصل 2006-2005 پرده‌برداری می‌کند. پسران کاتالان که چندین سال است با کمپانی نایکی قرارداد دارند در آن فصل مبلغ 25 میلیون یورو از این کمپانی دریافت کردند و مضاف بر آن 30 میلیون یوروی دیگر نایکی در ازای فروش البسه و تجهیزات ورزشی با برند بارسا به این تیم پرداخت کرد. یعنی مبلغی در حدود 55 میلیون یورو در طول یک فصل نایکی به بارسا داد که قسمت اعظم هزینه‌های این تیم از این راه تامین شد. در همان فصل رئال مادرید مبلغ 20 میلیون یورو از آدیداس گرفت.
این مبالغ بالا در صورتی به تیم‌های فوق رسید که شرکت‌های نایکی و آدیداس موظف بودند در هر بازی 2 دست لباس برای تمام بازیکنان به صورت رایگان تهیه کنند.
حتی خیلی از انتقالات مهم اروپا مثل خروج رونالدینیو از بارسلونا و ورودش به میلان تاثیر فراوانی در درآمدزایی نایکی و آدیداس داشت چرا که کمپانی‌های تهیه لوازم ورزشی با جذب ستاره‌ها فروش دو چندانی را داشتند و متعاقبا قسمتی از این فروش به تیم‌های باشگاهی رسید.
حالا خودتان مقایسه کنید که فوتبال ما و مدیرانش در کجای این حرفه‌ای گری قرار دارند؟ آیا می‌توان باور داشت تنها به علت عملیاتی نشدن قانون کپی?رایت در ایران، کمپانی‌های تولیدی اینچنین در حق فوتبال اجحاف کنند؟ حرجی بر آنان نیست بلکه باید به مدیران گفت،
کلاهتان را کمی بالاتر ببرید.
  

88/5/28
9:5 ع

 انگار چینی ها پس از کشتار اویغورهای مسلمان کشور خودشان، تصمیم گرفته اند به مقدسات مردم مسلمان ایران هم توهین کنند.

شلوار چینی

تا قبل از این Made In China حتی به تسبیح ها و جانمازهای ایرانیان رسیده بود و حالا کلمه "الله" و عبارت مقدس مسلمانان یعنی "بسم الله الرحمن الرحیم" را به قسمت پشت شلوارهای ایرانیان برده اند.

این شلوارهای جین زنانه در فروشگاه های افسریه، حوالی خیابان های اول و دوم به قیمت 21 هزارتومان در حراجی به فروش می رسند.

اکثر خریداران هم به نوشتار پشت جیب شلوار توجه نمی کنند و صرفا به خاطر قیمت و دوخت شلوار آن را خریداری می کنند. فروشنده هم اطلاعات چندانی در خصوص محل خرید شلوارها و ... ارایه نمی دهد. البته برخی از خریداران به دلیل عبارت پشت شلوار از خرید آن امتناع می کنند.

به تصویر این شلوارهای جین چینی که به تازگی به بازار ایران وارد شدند نگاه کنید، عبارت "بسم الله الرحمن الرحیم" که "الله" آن دوبار تکرار شده است، روی جیب های عقب این شلوارهاست و یک بسم الله هم برعکس نوشته شده است.

 در مکتب اسلام برای کلمه الله حرمت قائل شده اند. به طوری که حتی برای دست زدن به خط و نوشته آن باید وضو داشت و... و حالا درست در قسمت نشیمنگاه این شلوارها این کلمه گلدوزی شده و بدتر ان که در تهران - که خیلی ها دوست دارند ان را ام القرای جهان اسلام بنامند - به فروش می رسد!

در مکتب اسلام برای کلمه الله حرمت قائل شده اند. به طوری که حتی برای دست زدن به خط و نوشته آن باید وضو داشت.

تا پیش از این واردات پرتقال اسرائیلی توطئه برخی عناصر نامعلوم اعلام شد، واردات سیب از امریکا در هاله ای از ابهام باقی ماند، اما دیگر این شلوارها را نمی توان انکار کرد. (منبع: سایت عصر ایران) 


وظیفه دولت

 در یک جامعه اسلامی همه ابعاد و وجوه زیست جمعی انسانها باید رنگ و بوی دین بیابد. یکی از این حوزه ها، حوزه اقتصاد و بازار است. طبیعی است عرضه و فروش برخی از کالاها مانند مشروبات الکلی یا گوشت خوک و... در بازار مسلمین جایز نیست. همچنین عرضه محصولاتی که وهن و توهین اسلام باشد. انتظار می رود که مسئولان دقت کافی را در کنترل واردات داشته باشند تا شاهد عرضه اقلامی که بر خلاف شرع مبین اسلام است در سطح شهر نباشیم. مشخص نیست مسئولان گمرک و ناظران اصناف کجا هستند که این شلوارها در بازار عرضه می شوند؟

شلوار چینی

وظیفه ما

اینکه مسئولان در این امر کوتاهی نموده اند رافع تکلیف از ما نیست. خداوند در قرآن می فرماید «قوموا لله مثنی و فردی» در راه خدا قیام کنید حتی اگر یک نفر یا دو نفر باشید.» بنابراین هر مسلمانی به صورت فردی و شخصی وظیفه دارد که نام خدا، یاد خدا و راه خدا را زنده نگهدارد و پاس بدارد. این فرد می تواند یک فروشنده باشد که به احترام نام خدا از عرضه و فروش چنین محصولاتی خودداری می کند و یا یک خریدار باشد که از خرید این کالا ممانعت می کند و یا فردی که این لباس به او هدیه شده که از پوشیدن آن خودداری می کند.

هر یک از ما در محدوده ای که اختیار داریم تکلیف داریم و باید بکوشیم به وظیفه خود علم یافته و سپس عمل کنیم.

*** برای مشاهده بزرگنمایی تصاویر بر روی آنان کلیک کنید

گروه جامعه و سیاست

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور


  

88/5/28
7:32 ع

روز گذشته که برخی از رسانه های اصلاح طلب اقدام به انتشار متن سخنان شیخ یوسف صانعی در حسینیه شریف گرگان کردند، در زیر مطالب خود لینک کامل مشاهده این سخنرانی را که در سایت "یوتیوب" آپلود شده بود، قرار دادند.

یکی از این سایت‌ها، پایگاه اطلاع رسانی نوروز متعلق به جبهه مشارکت و از اولین سایت‌هایی بود که این مطلب را منتشر کرد.

اما ساعاتی بعد خبری دهان به دهان نقل شد و در رسانه‌های ضد نظام مثل "بالاترین" و "فیس‌بوک" تیتر شد.

این خبر، خبر توهین آشکار یوسف صانعی به محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور منتخب مردم در جلسه سخنرانی حسینیه گرگان بود.

به دنبال انتشار این خبر در رسانه‌های حامی دولت، دفتر صانعی تکذیبیه‌ای صادر کرد و مدعی شد که اظهارات صانعی هیچ ارتباطی با احمدی نژاد ندارد بلکه سخنان او معطوف به ضرب المثلی است که شیخ در ابتدای سخنان خود مطرح کرده.

این در حالی است که شیخ یوسف در ثانیه‌های پایانی قسمت پنجم سخنرانی خود آنچنان واضح و صریح به رئیس جمهور فحاشی می‌کند که جای هیچ شک و شبهه‌ای را درباره منظور و معنی سخنان خود، برای بیننده یا شنونده این اظهارات باقی نمی‌گذارد.

اما سایت اینترنتی نزدیک به یکی از آقازاده‌ها که هتاکی صانعی به کامش خوش نیامده و آن‌را برخلاف ادعاهای قبلی خود می‌بیند، در صدد بر آمد تا خبر "فحاشی صانعی" را جعلی و ساختگی جلوه دهد.

این سایت‌ که برای اثبات ادعای خود هیچ سندی در دست نداشت، به ناچار و در اقدامی غیر حرفه‌ای اقدام به برش بخش‌هایی از فیلم سخنان صانعی و کنار هم گذاشتن آن‌ها کرد تا بر اساس ادعای خود، چنین وانمود کند که منظور شیخ یوسف از کاربرد واژه "حرمزاده" یک شخصیت فرضی بوده نه رئیس جمهور کشور.

تلاش سایت‌ مذکور آنقدر مبتدی است که هرگز نمی‌تواند موضوع مورد ادعای آن‌ها را اثبات کند. این رویداد بویژه برای کسانی که اصل این فیلم را دیده‌اند، کاملا خودنمایی می‌کند چرا که پرش ناگهانی فیلم از ابتدای آن به دقایق پایانی قابل کتمان نیست.

این سایت حامی شیخ یوسف برای فرار از پاسخگویی به فحاشی صانعی، دقیقه 11 فیلم را به دقیقه 32 فیلم، وصل کرده تا فرد موردنظر صانعی را شخص دیگری جلوه دهد.

برای اینکه مخاطبان خود در این مورد قضاوت کنند لینک مشاهده این فیلم به طور کامل در 5 قسمت که اتفاقاً در پایگاه نوروز نیز درج شده در ذیر گذاشته می‌شود.

قسمت اول:                 http://www.youtube.com/watch?v=4mrDv_MjwM8
قسمت دوم:                http://www.youtube.com/watch?v=w7YXm8aBso4
قسمت سوم:              http://www.youtube.com/watch?v=WpWra0XundY
قسمت چهارم:              http://www.youtube.com/watch?v=yOVZ1i3b6Wo
قسمت پنجم:                 http://www.youtube.com/watch?v=5pjeDzUa4BE

اما لینک فیلم میکس شده:       http://www.ayandenews.com/fa/pages/?cid=11228

البته تلاش‌هایی مشابه این مورد، در کارنامه پایگاه‌ اینترنتی مذکور بی‌سابقه نیست. در تازه‌ترین نمونه‌های آن، پس از پخش چندین گزارش و افشاگری‌های بخش خبری 20:30 از جمله در ماجرای قتل علیرضا توسلی، ترانه موسوی و حتی ندا آقا سلطان این سایت‌ تلاش زیادی را برای القای ساختگی بودن این گزارش‌ها انجام داد که البته در رسیدن به هدف ناکام ماند.


  

88/5/28
7:29 ع

گزارش شبکه ایران، پرس تی وی به نقل از روزنامه صهیونیستی معاریو فاش کرد : "ناحوم ادمونی" رییس اسبق موساد و "اوری سگای" رییس پیشین دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که از اعضای هیات مدیره شرکت مشهور امنیتی (Universal Security Group) موسوم به USG بودند و دو ماه پیش بطور مشکوکی از سمت های خود استعفا داده‌اند در بزرگترین سرقت جواهرات انگلیس به ارزش 40 میلیون پوند دست داشتند و تاکنون تلاش پلیس انگلیس برای ردیابی سارقان نتیجه‌ای نداشته است.
بر پایه این گزارش؛ در زمان سرقت در سال 2005، نگهبانان این گالری جواهرات از نیروهای امنیتی ویژه صهیونیست بوده‌اند که برای این شرکت فعالیت می‌کردند.
از ماموریت این ماموران امنیتی تنها دو سال گذشته است که همین امر بر احتمال دست داشتن صهیونیست ها در این سرقت بیش از پیش افزوده است.
همچنین "یتساق مالکو" از نزدیکان کابینه نتانیاهو و نماینده ویژه روابط اسرائیل با آمریکا از سهام داران شرکت "یو اس جی" است.
پس از انتشار خبر سرقت از جواهر فروشی "گراف" بین افکار عمومی انگلیس، روزنامه های داخلی این کشور به سر نخ‌هایی در ارتباط با دست داشتن عوامل خارجی در این سرقت، اشاره کرده بودند که نام برخی از مقامات بلندپایه رژیم صهیونیستی نیز در لیست متهمان خارجی وجود داشت.
جواهر فروشی پیشرفته و مشهور " گراف " سال 2003 نیز در معرض سرقت قرار گرفت. در آن زمان گروهی از اروپای شرقی اقدام به سرقت جواهراتی به ارزش بیست و سه میلیون پوند کرد.
این در حالی است که در آن زمان از این شرکت خوبی محافظت نمی شد و این بزرگترین سرقت در زمان خود بود.

پیشینه فساد اخلاقی و جنسی میان مقامات اسراییل
آبراهام هیرچسون وزیر سابق امور مالی اسراییل نیز بعد از آنکه مشخص شد که حدود 500 هزار دلار از یک اتحادیه تجاری سرقت کرده به 5 سال زندان محکوم شد.
هیرچسون یکی از دوستان "ایهود اولمرت " نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی است. البته اولمرت نیز همچنان به دلیل تعدادی از اتهامات فساد تحت بازجویی پلیس قرار دارد.
همچنین "اشلونو بنیزری " وزیر کار و رفاه سابق اسراییل به جرم رشوه‌خواری، تقلب و خیانت در امانت به چهار سال زندان محکوم شده است.
ازسوی دیگر "رابی دیوید بنیزری " برادر وزیر کار و رفاه سابق اسراییل نیز در رسانه‌های اسراییلی به یک عضو همجنس باز کنیست اسراییل شناخته می‌شود و پلیس درصدد است وی را به زندان بفرستد.
"
موشه کاتساف " رییس سابق اسرائیل نیز اواخر سال جاری به دلیل تجاوز به عنف و جرائم جنسی با محاکمه‌ای روبرو است.
"هیم رامون " وزیر سابق دادگستری اسرائیل نیز به جرم آنکه به اجبار یک سرباز دختر اسراییلی را بوسیده محکوم شده است.
در سال 2006 نیز سفیر رژیم صهیونیستی در السالوادور به دلیل رسوایی اخلاقی از کار برکنار شد. این سفیر اسراییلی در سفارت خود در حالتی عریان و در حال پایکوبی دیده شده است.

  

88/5/28
7:28 ع

به گزارش شبکه ایران به نقل از جام‌جم‌آنلاین "سیدحسین شاهمرادی" برادر همسر ترانه موسوی در این نامه عنوان کرده است: "با کمال تعجب و تحیر 26 مردادماه بخشی از عرایض من با آب و تاب در صفحه نخست نسخه الکترونیکی روزنامه جنابعالی و به اسم و امضای شما درج شد. چه دشوار بود برای من باور این عهدشکنی. ناباورانه مطلب را خواندم و تاسف و دریغم علاوه شد آن گاه که دیدم آنچه گفته‌ام، نگفته‌اید!"

شاهمرادی در این نامه که در اختیار جام‌جم قرار گرفته است، با یادآوری این نکته که سالها است از عالم سیاست کنار کشیده و به ادامه درس و کارهای فرهنگی دلخوش است، می‌افزاید:"در دیداری که دریافته بودید که برنامه تلویزیونی خانم ترانه موسوی به طریقی با خانواده ما ارتباطی دارد ماجرا را از بنده جویا شدید و عرض کردم که بنا به مسائل و مصالحی که باور داریم این قصه را برای هیچ‌یک از بزرگان نگفته‌ام و نخواهم گفت؛ چرا که توطئه رسانه‌های بیگانه را می‌دانم. فتنه‌انگیزی دشمنان را دیده‌ام و ناصبوری دوستان را چشیده‌ام. اصرار ورزیدید. خاموش ماندم. قول دادید که تنها برای اطلاع خود کنجکاوید حتی نه برای نقل‌قول‌های خاص.

قول شما و ارادت این کمترین به امام، آن مراد فرزانه‌ای که لباس عالمان بر تنم پوشاند، قفل سکوتم را نزد شما و تنها شما شکست تا در سینه شما و تنها شما بماند و عرض کردم که قصدم فقط افشای توطئه دشمنان و خاموش کردن فتنه آنان بوده و شنیدید. لیکن با کمال تعجب و تحیر 26 مردادماه بخشی از عرایض من با آب و تاب در صفحه نخست نسخه الکترونیکی روزنامه جنابعالی و به اسم و امضای شما درج شد. چه دشوار بود برای من باور این عهدشکنی. ناباورانه مطلب را خواندم و تاسف و دریغم علاوه شد آن گاه که دیدم آنچه گفته‌ام، نگفته‌اید!"

متن کامل نامه برادر همسر ترانه موسوی را پیش رو دارید:

جناب آقای کروبی

با سلام

سالیانی است که دلخوشم به ادامه درس و علم و کارهای خرد فرهنگی، آن هم در حد بضاعت مزجاه، خسته از قیل و قال و دم بسته از هر حرف و حدیث. گرچه در جوانی در حاشیه بوده‌ام لیک موی سپید چنان کرد که از حاشیه‌نشینی نیز سخت بپرهیزم و بسنده کنم. به رَخت و پَخت خویش. اما این روزگار رنگ‌آمیز نمی‌گذارد و رسانه و بازی‌های رسانه و سودای این سو و آن سو، خلوتِ خلوت گزیدگان را به هم می‌زند.

صفحه نخست آخرین شماره روزنامه اعتماد ملی و نوشته‌ای از یار قدیم انقلاب و مبارز نستوه دوران ستم‌شاهی، برای من بهتی دیگر بود. برای من که خود را شاگرد کوچک بزرگان انقلاب می‌دانم و به تلمذ محضر بزرگان مباهات می‌کردم، برای من که خود را فرزند انقلاب می‌پندارم و سرباز ولایت.

مانده‌ام سخت عجب، که به کجا می‌رویم؟ برای چه؟ و به چه کار؟ دو ماه دشوار سپری شده و رسانه‌های ایران و جهان با هرگرایش و سلیقه‌ای، هر چه تیر داشته‌اند در چله زبان نهاده‌اند و ذهن مردم صبور و مهربان ایران اسلامی را نشانه گرفته‌اند. از برکت این هجمه و حمله فضای سیاسی امروز ملتهب شده و حرور تابستان را افزون و طاقت‌فرسا کرده است.

نانکه هدف، هر وسیله‌ای را توجیه می‌کند و باکی نیست اگر وسیله خلاف آشکار اصولی باشد که انقلاب اسلامی بر پایه آن شکل گرفته، بالیده است. راه و روش طلبگی از آغاز راه و قدم اول، آموختن و پافشاری بر مکارم اخلاق است به خداباوری، به راستگویی و راست‌روی و به امانت و برائت، به عدالت و استعانت از خداوند یکتا در پاسداشت حرمت و حریم انسان، لیکن آنچنان منقلب است زمانه که در کمال ناباوری پاره‌ای از عالمان نیز خواسته و ناخواسته در چنبر عدول از عدل گرفتار آمده‌اند و مردم به ویژه جوانان را مردد ساخته‌اند و طلبگان را رودرروی این پرسش نشانده‌اند که مبادا عالم بی‌عمل با شیم و نحل بی‌عسل!

جناب آقای کروبی!

دو ماه از انتخابات دوره دهم می‌گذرد و نتیجه آن معلوم شده و افراداز هر گروه و با هر پسند، حفظ نظام را که حضرت مرادمان آن را اوجب واجبات خواند به نسیان سپرده‌اند و بر طبل خویش می‌کوبند. سماجت از دو طرف ادامه دارد و هر کس برای بالا نشاندن حرف خود به هر چه دست می‌اندازد و به هر کار توسل می‌جوید حتی اگر طرح موضوعات غیردقیق و صحیح باشد، افکار عمومی را تحریک کند و حیثیت افراد مومن و حرمت حریم شخصی آدمیان نقض شود.

در مقدمه این نوشته گفتم و مکرر و موکد می‌کنم که این فرزند انقلاب و این طلبه کوچک دیرسالی است که عطای سیاست را به لقایش بخشیده و به کار خود است.

نمی‌دانم و نمی‌گویم که آراء شما چه بوده و دیگری. اما می‌دانم و می‌گویم که نمی‌شود و نباید برای اثبات رای و نظر خود یا بازگرداندن اعتبار سیاسی هر موضوعی را بازگفت و بانگ برآورد.

اینک نیز از جایگاه طلبه و تلمیذ، سوالی دارم و از دانشمندان مجلس و جنابعالی که سوابق مبارزاتی و همراهی و همدلیتان با انقلاب بر همه آشکار است، که آیا دوشادوشی دین و سیاست را عاقبت این است؟ هزینه دستیابی به اغراض سیاسی چیست؟ و آیا هدف و نظر امام راحل رحمه‌الله علیه در پایه‌گذاری این نظام و رهبر معظم انقلاب و بزرگان مبارز و رسیدن به جامعه‌ای آرام و آرمانی، متخلق به اخلاق اسلامی و آموزه‌های ناب الهی، با اوضاع این دو ماهه دشوار نسبتی دارد؟ آیا اگر یاران امام و ا نقلاب با همه خدمت و ارادات دامان صبر از کف نهادند می‌توان از دیگران انتظار تاب و طاقت داشت؟ و می‌شود مسائل سنگین سیاسی نظام را چنین ساده انگاشت؟

جناب آقای کروبی!

در دیداری که دریافته بودید که برنامه تلویزیونی خانم ترانه موسوی به طریقی با خانواده ما ارتباطی دارد ماجرا را از بنده جویا شدید و عرض کردم که بنا به مسائل و مصالحی که باور داریم این قصه را برای هیچ‌یک از بزرگان نگفته‌ام و نخواهم گفت؛ چرا که توطئه رسانه‌های بیگانه را می‌دانم. فتنه‌انگیزی دشمنان را دیده‌ام و ناصبوری دوستان را چشیده‌ام. اصرار ورزیدید. خاموش ماندم. قول دادید که تنها برای اطلاع خود کنجکاوید حتی نه برای نقل‌قول‌های خاص. قول شما و ارادت این کمترین به امام، آن مراد فرزانه‌ای که لباس عالمان بر تنم پوشاند، قفل سکوتم را نزد شما و تنها شما شکست تا در سینه شما و تنها شما بماند و عرض کردم که قصدم فقط افشای توطئه دشمنان و خاموش کردن فتنه آنان بوده و شنیدید.

لیکن با کمال تعجب و تحیر 26 مردادماه بخشی از عرایض من با آب و تاب در صفحه نخست نسخه الکترونیکی روزنامه جنابعالی و به اسم و امضای شما درج شد. چه دشوار بود برای من باور این عهدشکنی. ناباورانه مطلب را خواندم و تاسف و دریغم علاوه شد آن گاه که دیدم آنچه گفته‌ام، نگفته‌اید!

آبی بود و از جوی برفت، تیری بود و از چله گذشت. لیکن این سوال باقی است که گفته شما، دوا بود یا درد؟ با این کار، کمکی به انقلاب شد یا جریان‌های سیاسی این سو و آن سو، کام خود از آن گرفتند؟ حریم انسان پاس داشته شد یا اصول اخلاق مراعات گردید؟

برای من که شما را یار و دلسوز نظام می‌دانم هرچند در مواضع شما نبوده و نیستم باور ناکردنی بود و شگفتی‌آور! چه زمانه‌ای است این زمان که آب و آبرو را بهایی نیست. عالمان از علم درمی‌گذرند و عهدها فراموش می‌شود به آسانی:
دستان خسته بر آسمان برمی‌دارم و دم فروبسته می‌گشایم و از درگاه یگانه بخشنده و مهربان برای ایران اسلامی دعا می‌گویم.

سید حسین شاهمرادی

برادر همسر ترانه موسوی


  

88/5/28
7:4 ع

انتشار ناقص سخنان آیت‌الله مصباح یزدی در رسانه‌ها پیرامون مشروعیت دولت با تنفیذ ولایت فقیه و سپس مجاز شدن به اطاعت از آن دولت، محل بحث و نوشته‌های زیادی شد.

به گزارش رجانیوز، این تحلیل‌ها در حالی بیان و نوشته می‌شد که رسانه‌ای به سراغ اصل سخنان رئیس مؤسسه امام خمینی(ره) نرفت تا اصل سخنان و مبنای منطقی استاد را از این نقل جویا شود.

فایل صوتی:

بخش اول

بخش دوم

بنا بر این گزارش، آیت‌الله مصباح هفته گذشته در حضور جمعی از بسیجیان، هنرمندان و اعضای حزب مؤتلفه اسلامی به نکاتی در خصوص جریانات پس از انتخابات و قصد آگاهانه برخی افراد و جریانات برای حذف یا تضعیف ولایت فقیه اشاره کردند که متن کامل این سخنرانی به همراه فایل‌های صوتی در ادامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور عزیزان، بسیجیان هنرمند و عزیزان مؤتلفه اسلامی و دیگر عزیزان را خوش‌آمد عرض می کنم.

به چند نکته اشاره می کنم بعضی از اینها به کسانی که شرکت ندارند، ارتباط پیدا می کند و برخی هم نکاتی است که به حضار گرامی ارتباط دارد.

آن نکته عامی که به خصوص در این ایام بیشتر در خور توجه و اهتمام است، آن را مقدمتا عرض می کنم و عرایضم را با اشاره به یک جمله از خطبه 216 نهج البلاغه شروع می کنم،‌ امیدوارم از برکت انوار کلمات اهل بیت، دل‌های همه ما روشن شود و به مسئولیت‌های مهمی که در این عصر داریم در قشرها و پست‌های مختلف بیشتر توجه کنیم و از خداوند بخواهیم ما را یاری کند.

آن خطبه ای که عرض کردم، خطبه ای است که امیرالمومنین در صفین ایراد فرمودند، صفین جنگی طولانی بود که بین اصحاب امیرالمؤمنین و حاکم شام، معاویه و یارانش اتفاق افتاد و یکی از خونین‌ترین جنگ‌ها بود که نهایتاً در اثر شیطنت‌های عمروعاص از یک طرف و ساده‌لوحی برخی از یاران امیرالمؤمنین از طرف دیگر، آن طور که باید و شاید این جنگ به نفع لشکر حق تمام نشد و خساراتی برای اصحاب امیرالمؤمنین به بار آورد که بعد هم منشأ اختلاف در سپاه امیرالمؤمنین شد. خوارج هم از همان جنگ چهره خود را نمایان کردند. نکته مهم این است که آنچه در واقع این جنگ را با ناکامی مواجه کرد و بعد هم منشأ اختلاف‌های زیادی شد و خوارج را به وجود آورد و جنگ نهروان و بعد هم شهادت حضرت علی و غیره شد، آنچه نقطه اصلی این شکست‌ها بود، امیرالمؤمنین در این خطبه به آن اشاره می فرماید، اگر این خطبه، جای خود را باز کرده بود و شنوندگان درست درک و مضامین را درک کرده بودند، سرنوشت جنگ صفین و سرنوشت اسلام عوض می‌شد، حضرت علی(ع)، نقش خودشان را ایفا کردند، راهنمایی‌ها را کردند ولی مردم آمادگی کافی برای دریافت آن نکته و عمل به آن نداشتند، نظیرش هم زیاد اتفاق افتاده، پیامبر هم در غدیر نقش خودشان را به خوبی ایفا کردند اما مردم آمادگی نداشتند که استفاده کنند، به‌طوری که بعد از بیعتی که با امیرالمؤمنین کردند، 70 روز بعد فراموش کردند.

عزیزانی که اهل مطالعه هستند، من توصیه می کنم خطبه 216 نهج البلاغه را که نکات سرنوشت سازی در آن بیان شده و فلسفه حقوق اسلامی در آن جا تبیین شده و مهمترین مسایل فلسفه و حقوق امیرالمؤمنین در بیاناتشان اشاره فرمودند، رمز پیروزی امت‌ها در این خطبه آمده است.

آن جمله ای که در میان همه این خطبه انتخاب کردم،‌ برای توجه دادن به نکته ای است که برای بسیاری از ما مورد غفلت واقع می شود، حضرت در ابتدای خطبه اشاره می کنند که اصولاً حق از کجا پیدا می شود و به مطلبی اشاره می کنند که در هیچ‌یک از مکاتب فلسفه و حقوق درست تبیین نشده،‌ ایشان می فرمایند حق از جایی پیدا می‌شود که کسی مالک چیزی باشد، اختیارش را داشته باشد، همه هستی مملوک خداست، هر کس هرچه دارد، از خداست، ریشه همه حقوق از خدای متعال است و اولین حقی هم که در عالم شکل می گیرد، حق خدا بر بندگان است ولی خدای متعال از باب لطف و عنایتی که به بندگان دارد، حق را یک‌طرفه قرار نداده و فرموده من بر شما حقی دارم و شما هم بر من حقی دارید، حق من بر بندگانم این است که اطاعت کنند،‌ حق آنها هم این است که پاداش درخوری به آنها عطا کنم.

بعد از حق خدا نوبت به این می رسد که خدا حقی بر بندگان، بعضی بر بعضی دیگر قرار داده است، چون همه بندگان خدا هستند و اگر حقی هم داشته باشند، خدا آن حق را به آن‌ها می دهد،‌ پس هر بنده ای هم که حقی دارد، خدا به او داده، مثل حقی که پدر بر پسر دارد، حقی که همسایه بر همسایه دارد، حقوقی است که بندگان به هم دارند اما این حقوق را خدا برای بندگان قرار داده است، همه هستی از خداست و هر چه از لوازم هستی است، از خداست. این در مقدمه خطبه آمده است تا اینکه می رسد به اینجا‌، از حق خدا که اصل حقوق است، بگذریم،‌ بزرگ‌ترین حقی که خدا برای یک انسان نسبت به انسان دیگر قرار داده است، حقی است که والی بر مردم و مردم بر والی دارند که متقابل است،‌ حقی که سرپرست جامعه بر جامعه دارد و بالعکس. این بالاترین حقی است که خدا برای انسانی نسبت به انسان دیگر قرار داده است، چرا این را عرض کردم، ما در این جمعی که هستیم و در این زمانی که هستیم،‌ همه چیز گویای این است که ما در یک محیط دینی و در یک فضای فرهنگ اسلامی داریم، با هم گفت‌وگو می کنیم، در چنین فضایی لزومی ندارد، ما از حقانیت اسلامی صحبت کنیم، بسیج بر همین اساس شکل گرفته که در جامعه اسلامی بتواند سهم بیشتری در اجرای ارزش‌های اسلامی داشته باشد.

هنرمندان آن بخشی که به عهده گرفتند، در حوزه کاری خودشان این تعهد را دارند که این ارزش‌ها را در حوزه کاری خود پیاده کنند تا اسلام در آنجا بیشتر جلوه کند،‌ بنابراین از اسلام صحبت کردن برای کسانی که خود را آماده احیای ارزش‌های اسلامی کردند، ضرورتی ندارد، آنچه مهم است این است که ما آنچه از اسلام به ذهنمان می رسد، چیست، در گفت‌وگوهای روزانه خود می گوییم فلانی آدم متدین و دین‌داری است، آنچه به ذهن می آید، این است که نمازخوان است، در مراسم عزاداری شرکت می کند، اهل هیئت است، زیارت می رود، یک مقدار بیشتر ظواهر دینی هم دارد، یک مقدار عمیق‌تر مستحباتی را هم در زندگی رعایت می کند،‌ حالا من این سؤال را می کنم که هیچ پیش آمده که وقتی می‌گوییم فلان کس دیندار است، یعنی از حاکم اسلامی بیشتر حمایت و اطاعت می کند،‌ آیا این هم به ذهن ما می آید؟ یا نه، آن یک مسئله اجتماعی است؟ یعنی فرهنگی که در طول قرن‌ها در جامعه ما رواج پیدا کرده، فرهنگ دینی ما فرهنگ فردی است، من نمازم را بخوانم، روزه بگیرم،‌ دروغ نگویم و غیره، دین را این ها می دانیم، اما اینکه جزء فرهنگ دینی من این باشد که وظایف سیاسی را درست انجام دهم، خیلی دور از ذهن ما است،‌ تا قبل از انقلاب این نه تنها دور از محیط دینی بود،‌ اصلاً مغایر با دین‌داری شمرده می‌شد.

حضرت امام(ره) اشاره می‌کنند که زمانی که می‌خواستند از کسی تعریف کنند که آدم دین‌داری است، ضدش این بود که می گفتند آدم سیاسی است، یعنی آدم بی‌تقوایی است، معنایش این بود که مسایل اجتماعی ربطی به دین ندارد، در اعصار ما کسی که این مطلب مهم را مطرح کرد، مرحوم مدرس بود که گفت سیاست ما عین دیانت ماست و کسی که به این شعار جامه عمل پوشاند، حضرت امام رضوان‌الله علیه بود، که با زحمت زیادی سخنرانی‌ها، نوشته‌ها،‌ بیانیه‌ها و غیره،‌ حدود 15 سال زحمت کشیده شد تا این اصل قرار داده شود که وظایف سیاسی ما جزیی از دین است که بر همین اساس انقلاب ما شکل گرفت و به‌عنوان انقلاب اسلامی در عالم تحقق پیدا کرد. انقلاب، یک پدید سیاسی- اجتماعی است، این پسوند اسلامی برای همین منظور است ولی قبلاً اینطوری نبود، الآن هم بعد از گذشت 30 سال از انقلاب هنوز در برخی اقشار جامعه ما این مطلب آن طور که باید و شاید جا نیفتاده است،‌ هنوز هم مسایل دینی را یک دسته و مسایل سیاسی را حاشیه دین می دانیم که با نقطه چین به دین وصلش می کنیم، در صورتی که امیرالمؤمنین می فرماید عظیم‌ترین حقی که خدا برای انسان ها نسبت به هم قرار داده است، حقی است که مسئول جامعه بر مردم و مردم بر او دارند که بالاترین رکن دین است. مسلمان نمی تواند از این مسئله شانه خالی کند،‌ خدا انشاءالله ساعت به ساعت بر درجات امام بیفزاید که بخش عظیمی از دین را احیا کرد،‌ چون اینها فراموش شده بود، یعنی نیمی از دین را حضرت امام احیا کردند، این درست نقطه یک گرایشی است که در عالم وجود دارد و به‌خصوص بعد از پیروزی انقلاب عوامل مختلفی سعی کردند این را رواج دهند و گاهی رنگ علمی هم به آن بدهند،‌ علاوه بر آهنگ فلسفی که دارد و آن مسئله سکولاریسم است، یعنی مسایل سیاسی و اجتماعی که باید جزیی از دین باشد، جدای از آن است، آن گرایش، سکولاریسم نام دارد، حالا تعبیر به این جهانی و عرفی بودن و غیره می کنند، می گویند دین برای آن جهان است و مسایل سیاسی این جهانی است، گاهی هم برای اینکه دین‌داران را از این کار برکنار بدارند، می گویند مسایل سیاسی آلودگی دارد،‌ دین‌داری باید پاک و مقدس باشد، خوب اگر صحبت از پلیدی و زشتی هست، در مسایل فردی هم پلیدی و زشتی وجود دارد. کسانی ممکن است ظاهر دین را با پلیدی توأم کنند، مثل خرافات و عرفان‌های کاذب که پلید و زشت است، همان‌طور که در امور معنوی حق و باطلی وجود دارد و دین صحیح و باطل وجود دارد، در مسایل اجتماعی هم همین‌طور است، سیاست حقی وجود دارد که آن سیاست امیرالمؤمنین است، سیاست باطلی هم وجود دارد که برای منافع شخصی‌اشان می‌خواهند کار کنند، اگر سیاست پلید می شود، گناه سیاست نیست، بلکه گناه سیاست‌بازان است، کما اینکه ریاکاری یا خرافه‌گرایی و شیادی، گناه دین نیست بلکه گناه این حقه‌بازها است که به جای صفا و معنویت، خرافات را جانشین می کنند، اگر سیاست به معنای مدیریت جامعه و دخالت در سرنوشت جامعه اسلامی است، این بخش عظیمی از دین است، "و من اعظم تلک الحقوق" به تعبیر امیرالمؤمنین است.

در این زمان، همه اقشار مواجه هستیم با یک فتنه عظیم شیطانی برای اینکه ما را از رهبری الهی و آن حقی که خدا برای ما قرار داده جدا کند، شما الحمدلله همه هوشمند هستید و باز به فضل انقلاب اسلامی همه مردم ما سیاستمدار شده اند، امروز اگر بگوییم در دنیا هیچ ملتی درک سیاسی‌اش به اندازه ملت ایران نیست، گزاف نگفته ایم، بچه های کوچک هم مسایل سیاسی را خوب درک می کنید، شما خوب درک می کنید که این شرایطی که اخیراً اتفاق افتاد، آن روح واحدی که در اینها بود، -حالا از هر جایی که آب می خورد، من نمی خواهم قضاوت کنم، چون خود شما بهتر می دانید سلسله جنبان این قضایا چه بود، هر که بود-، برای آن بود که مسئله ولایت فقیه خرد شود، آنچه روح انقلاب اسلامی است،‌ آنچه مشخصه این حکومت است که در همه عالم، این حکومت به‌عنوان حکومت ولایت فقیه شناخته می شود،‌ می خواستند این را بگیرند،‌ اگر بشود حذفش کنند و اگر هم نشد، با تغییر قانون اساسی و اینها تضعیفش کنند، مسئله این بود، حالا چه کسانی آگاهانه در این کار دخالت کردند و چه کسانی فریب خوردند و اشتباه کردند، بنده قاضی نیستم که قضاوت کنم، اما به هر حال هرچه بود، نقشه اصلی جناب شیطان که رئیس اصلی همه اینها بود، این بود که آنچه رکن نظام اسلامی است که باعث شده این کشور عزت پیدا کند و ملت‌های دیگر این را به خود جلب کند، این مسئله است.

قوام این کشور به این است که این مردم اطاعت رهبرشان را، اطاعت از خدا می دانند، چون دین با سیاست توأم است، وقتی امام می فرماید جبهه ها را پر کنید، مردم همچون نماز خواندن این را واجب می دانند، وقتی می فرماید مصوبات حکومت‌های اسلامی واجب الاطاعة است، مردم آن را همچون امری واجب می پذیرند،‌ آنچه رمز پیروزی این انقلاب بود، این بود که مردم اطاعت از رهبر این حکومت را همچون اطاعت از خدا برای خود می پنداشتند، محبت این حکومت را محبت خدا می دانند، همان پیامبر فرمود اجر رسالت پیامبر، محبت اهل بیت است، اجر قیام و انقلاب امام،‌ محبت جانشین اوست‌، ‌این است که مردم را آن‌چنان با رهبرشان جوش می دهد که از هم انفکاک ناپذیر هستند.

یکی از آرزوهای مردم در اقشار مختلف این است که رهبرشان را ببینند، کجای عالم چنین چیزی را سراغ دارید؟ و این نیست چون که او را جانشین امام زمان می دانند، دیدن ایشان را همچون دیدن امام زمان می دانند، البته نه اینکه خود ایشان، بلکه پرتویی از وجود مقدس امام زمان را با دیدن ولی فقیه می بینند، امام رحمة الله می فرمود جان من، فدای خاک پای امام زمان، روحی لتراب مقدمه الفداه، مقام امام زمان را با کسی نمی توان مقایسه کرد اما این یک پرتویی است از ایشان، این رمز پیروزی و رمز پیشرفت و دوام در مقابل همه توطئه هاست که این را می خواهند بگیرد، خوب هم درک کردند و تشخیص دادند، متأسفانه در درون جامعه ما آن طور که باید و شاید به این مسئله توجه نشده و نمی شود، عموم مردم ما،‌ همین مردمی که نماز خوان و مسجدی و متدین هستند، این چیزها را خوب درک می کنند،‌ اما خواصی که مسئولیت پذیر هستند در پست‌های مختلف، آنها خیلی باورشان این نیست، آنها خیال می کنند که رهبر هم همچون رئیس‌جمهور است، این یک جور پست است و آن هم یک جور دیگر،‌‌ چندان هم فرقی ندارد، همان‌طور که انتخاباتی می شود و زد و خورد می شود،‌ آن هم همینطور است، فرقی نمی کند،‌ یک عده طرفدارشان هستند و یک عده نیستند،‌ در صورتی که ماهیت این دو با هم تفاوت ماهوی دارد، آن یک رهبر دینی و جانشین امام زمان دارد و آن دیگری، نماینده ای که مردم انتخابش کردند. این دو با هم خیلی تفاوت دارد،‌ بله رئیس‌جمهور وقتی از طرف ولی فقیه نصب شد، می شود عامل او، و آن پرتوی قداستی که او دارد، بر این هم می تابد، وقتی شد رئیس‌جمهوری اسلامی،‌ حکمش را از رهبر یعنی از جانشین امام دریافت کرد، آن قداست بر این هم می تابد، آن وقت اطاعت رئیس‌جمهور، اطاعت مجلس و سایر نهادهای قانونی هم می شود اطاعت خدا،‌ اما حساب رهبر جداست،‌ اطاعت از ایشان اطاعت از امام زمان و خداست، مردم برای او مقامی قائل هستند که گویا از لب‌های ایشان شنیده اند که او نایب من است. البته چنین چیزی نیست چون نصب،‌ نصب عام است، یعنی گفتند در زمان غیبت، کسانی که واجد این شرایط هستند، از طرف امام زمان نیابت دارند،‌ شخص تعیین نشده،‌ اما بعد از اینکه خبرگان تأیید کردند که بهترین شخص در خور این مقام، فلان شخص است،‌ مصداق این تعریف تأیید می شود،‌ به هر حال "من اعظم تلک الحقوق" والی خطبه امیرالمؤمنین، همان رهبری است که ما امروز از او یاد می کنیم،‌ در اول خطبه هم همین است که حقی که من به شما دارم،‌ آن نکته ای که من خواستم در این مقدمه عرض کنم، این است که عزیزان ما توجه بیشتر به این مسئله داشته باشید که دین‌داری فقط نماز خواندن نیست،‌ اطاعت از رهبر شرعی و قانونی، این هم جزء دین ماست،‌ من نمی گویم، بلکه امیرالمؤمنین می فرماید،‌ بالاترین حق،‌ همین حق است،‌ مردم هم حق دارند،‌ مردم حقشان این است که رهبر تمام توانش را صرف اجرای احکام اسلامی و رفع نیازهای مردم کند،‌ اگر کوتاهی کند، حق مردم را ادا نکرده است،‌ اگر به جای اینکه شبها و روزهایش را صرف این کند که ببیند مصلحت مردم چه چیزی را اقتضا می کند،‌ در روابط بین الملل چه چیزی اقتضا می کند،‌ حتی برود سفر زیارتی و به این نیاز مردم رسیدگی نکند، مسئول است،‌ و اگر بدانیم که هرچه فکر کنیم، کم است،‌ خدا چه نعمتی را به ما داده که بعد از هزاران سال تاریخی که داریم از تاریخ خودمان و اسلام،‌ بگردیم، در حکامی که در کشورهای اسلامی و غیراسلامی بوده اند،‌ چنین رهبری با چنین جامعیت نمی یابیم.

یک کسانی خوب بود تحقیق می کردند و یک بیوگرافی از حکام و سلاطین عالم می گرفتند یک مقایسه می کردند با امام و جانشین ایشان، بگویند آنها چه بودند و اینها چه جور دلسوزی کردند،‌ چه بلاهایی را آنها به جان مردم وارد کردند و اینها چه بلاهایی را به جان خود خریدند،‌ چه مشکلاتی را با فکر و فداکاری حل کردند،‌ ای کاش می شد چنین بحث های مقایسه ای انجام می گرفت تا فرق این عزیزان با حکام دیگر مشخص می شد،‌ خدا انشاءالله به ما توفیق دهد که اینها را بشناسیم تا وظیفه‌امان نسبت به آنها را به خوبی انجام دهیم، به هر حال این وظیفه ای است که همه ما اعم از روحانی،‌ غیر روحانی، بسیجی و غیر بسیجی،‌ خواهران و مردم و همه بر عهده داریم.

حالا اگر فرصت کردید، این خطبه را کامل خواندید، نکته های عظیمی در آن پیدا می کنید، ممکن است مثلاً شما به ذهنتان بیاید که پست رهبری در افق بالایی است و کسانی می توانند به آنها کمک کنند که همطراز خودشان باشند، فرض کنید وزرا می توانند به رئیس‌جمهور کمک کنند، علما و مراجع می توانند به رهبر کمک کنند، در دنباله خطبه داریم که در عالم هیچ کسی نیست که نتواند به رهبر جامعه اسلامی کمک کند، همه می توانند، کوچک و بزرگ و هیچ کس مستثنی نیست در این که این حق را ادا کنند،‌ مثلاً کسانی در قوای نظامی، مجریه،‌ مقننه، قضائیه و غیره فکر کنند اینها دارند به وظایف‌اشان عمل می کنند، ما دیگر چه کاره ایم،‌ من طلبه ، هنرمند، دانشجو،‌ ما چه کار به مسئولین کشور داریم، اگر چنین چیزی به فکر کسی بیاید، امیرالمؤمنین در همین خطبه پاسخ آنها را داده است،‌ که هیچ کس کوچک‌تر از این نیست که بتواند به حاکم اسلامی کمک کند،‌ همه این عظمت را دارند که کمک کنند وباید هم کمک کنند،. حاکم اسلامی هر کس باشد، بزرگتر از آن نیست که بزرگتر از کمک مردم باشد،‌ هر کس در هر حدی باشد، به کوچک‌ترین افراد جامعه نیاز دارد، یعنی هیچ مسلمانی نباید خودش را نسبت به مسایل اجتماعی معاف بداند، کلکم راع و کلکم مسئول.

نتیجه ای که می خواهم عرض کنم به خصوص برای هنرمندان حاضر در این مجلس، این است که ما فراموش نکنیم که هنری که ما در جامعه اسلامی داریم،‌ مثل هنر برای هنر نیست، برای خدمت حق و مردم است، برای احقاق حقوق مردم است. برای سرکوب باطل و مبارزه با فساد از خود هنرمند مسئول است. یکی از مسئولیت‌های هنرمند این است که در جهت تقویت رهبر جامعه اسلامی تلاش کند،‌ با هنر خودش، چون زبان هنر از هر زبانی گویاتر است، چون زبانی بین المللی است، کدام زبان است که چنین گستره ای داشته باشد، هر بی سوادی هم درک می کند،‌ تأثیر این زبان هم در عمق جان مردم است، بهترین واعظ سخنرانی می کند ولی شاید اثری نداشته باشد، اما شاید در هیچ جامعه ای نتوان پیدا کرد که یک قشری تحت تأثیر هنر نباشند، و این مسئولیت هنرمند را بالا می برد، آنچه خواستم تأکید کنم وظیفه ای است که در برابر رهبر جامعه دارید، که باید از هنر برای ادای این حق استفاده کنید،‌ همه باید این حق را ادا کنند، این یک مطلبی راجع به همه کسانی که مخاطب این سخنان هستند، چه در این مجلس و چه فراتر از این مجلس،‌ این نکته دیگر که ما باید به آن توجه کنیم آن است که بسیاری از مزایای انسانی و مهارت‌های انسانی در اثر شرایط نامناسب فرهنگی گاهی تأثیر عکس دارد، همانطور که می دانید در هر عامل طبیعی،‌ تاثیر بر ظرفیت خاص،‌ مقدار خاص و شرایط خاص دارد، مثال ساده داروها هستند که با یک دوز خاصی شفا بخش ولی بیشتر سم است، همه چیز در این عالم در یک قالب خاصی اثر می بخشد، اگر این حدود در آن رعایت نشد‌، نه تنها اثر مطلوب ندارد بلکه اثری سوء خواهد داشت، علم همینطور است‌،‌ فلسفه همینطوراست، هنر هم همینطور است،‌ آن کسانی که هیروشیما را بمباران کردند از چه چیزی استفاده کردند؟ از پیشرفت همین علم و صنعت بهره بردند، اگر فیزیک اتمی نبود، بمب اتم هم نبود،‌ چنین جنایت عظیمی که مبدأ جنایت‌های دیگر شد، به سبب همین علم حاصل شد، علمی که نور است و افتخار انسانیت است اما وقتی از مرز خود گذشت چنین خطری را به بار می آورد،‌ فلسفه را ملاحظه کنید،‌ که می تواند در درک هستی و آفریننده هستی و ارتباط انسان با آفریننده کمک کند و بالاخره مسایل دین را اثبات کند، اما همین می تواند انسان را به پوچی سوق دهد،‌ اگر فلسفه غیراسلامی و پوچ گرایی بود، همین می شود، نهیلیسم می شود،‌ یا ماتریالیسم می شود‌،‌‌ آن هم فلسفه است ولی نتیجه عکس دارد،‌ هنر هم همین است،‌ یک فیلم می تواند سرنوشت خانواده ای را عوض کند، بدون اینکه درسی خوانده باشد،‌ فقط تماشای یک فیلم این قابلیت را دارد،‌ عکس هم دارد، یک فیلم می تواند انسانی را به پست ترین مراتب حیوانیت سوق دهد، تماشای یک صحنه فیلم می تواند انسان را از قدسیت ملائکه به یک حیوان تبدیل کند،‌ بنابراین این ابزارها همانطور که کارایی بیشتری دارد، هم منافع و هم ضررهایش بیشتر است،‌ لذا باید توجه کرد که از مسیر صحیح منحرف نشود،‌ وگرنه ممکن است ضررهایی برساند که جبران ناپذیر باشد، کسانی که وارد این مسیر می شوند،‌ باید با یک اراده ی قوی خود را تغذیه کنند که با ویروس ها مقابله کنند وگرنه ممکن است آدم به قصد خوبی وارد شغلی شود ولی نتیجه معکوس دهد،‌ به قول سعدی شد غلامی که آب جو آرد، آب جو آمد و غلام ببرد، آدم وارد مهارتی می شود که خدمت کند ولی چون محیط فاسد است، شخص خدوم را هم غرق می کند،‌ این در همه جا هست اما چون هنر برد بیشتری دارد،‌ ضرر بیشتری هم دارد.

بار دیگر به همه عزیزانی که در این محل که به نام مبارک حضرت امام مزین است خوشامد عرض می کنم و از خداوند متعال در خواست می کنیم که معرفت نعمتهای خودش و توفیق شکر گذاری از این نعمت ها به خصوص نعمت نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری عظیم الشان آن را به عطا کند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


  

88/5/28
7:3 ع

هتاکی بی‌شرمانه صانعی به رئیس‌جمهور/ مدعی‌العموم حق سکوت ندارد

در دنیای امروز که حتی خصوصی‌ترین رفتارها و اظهارات شخصیت‌ها نیز از تیررس رسانه‌های اینترنتی، صوتی و تصویری در امان نیست، هر روز اخبار تأمل‌برانگیز، شگفت‌آور، ترسناک و گاه خنده‌آوری از اظهارات و مواضع افراد شناخته شده، فضای رسانه‌ای موجود را در می‌نوردد و چشم‌ها و گوش‌های بسیاری را به خود متوجه می‌سازد.

این موضوع بویژه در ایام پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم در ایران، مصادیق زیادی یافت و طی آن بارها مواضع و سخنان شخصیت‌های مختلف بر صدر رسانه‌ها قرار گرفت و موجی از واکنش‌ها را برانگیخت.

این بار اما نوبت به شیخ یوسف صانعی رسیده تا از نردبان مطالب سایت‌های خبری و دیگر رسانه‌ها بالا رود و بر قله آن‌ها بنشیند.

برای دانلود فایل تصویری اینجا کلیک کنید.

البته صانعی در جریان آشوب‌هایی پس از انتخابات نیز، چندین بار به مدد بیانیه‌هایی که در حمایت از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و آشوبگران معترض و مخالفت با احمدی‌نژاد منتشر کرد، به خبر اول رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌های بیگانه تبدیل شده بود.

این روند اما، ادامه یافت و رسانه‌های خبری پرده دیگری از "کینه" شیخ یوسف را از رئیس جمهور دهم، افشا کردند.

بر این اساس، صانعی که در هفته‌های گذشته بارها در حمایت از آشوبگران، نظام را متهم کرده و تلویحاً شخصیت‌های انقلابی را مورد اهانت قرار داده بود، اخیرا نیز در اقدامی عجیب احمدی‌نژاد را "حرامزاده" خواند.

وی که خود را "مرجع تقلید" می‌خواند، در جمع تعدادی از روحانیون هم‌نظرش در گرگان، با اشاره به مراسم تحلیف رئیس جمهوری در مجلس گفت: "در مجلس در مقابل قرآن به خدا سوگند می‌خورند، این هم کفاره داره هم حنثش معصیت کبیره است. اون وقت چطور روز از نو روزی از نو؟ این از حرومزادگیشه دروغ میگه! والا امام زمان رو می‌بینه".

اهانت بی‌سابقه و تعجب‌برانگیز صانعی به رئیس جمهور کشور که حدود دو ماه پیش با کسب بیش از24،5 میلیون رای، بار دیگر از مردم ایران رای اعتماد گرفته،در حالی منتشر می شود که فیلم این فحاشی اکنون در خروجی سایت های مخالف نظام در دسترس است با این وصف، برای یوسف صانعی ممکن نیست تا با تکذیب صوری شانه از بار مسئولیت بیان چنین سخنان مجرمانه ای خالی کند.

البته این فحاشی‌ علاوه بر اینکه مفهوم ادعاهای صانعی و کاندیدای محبوبش را درباره "اخلاق‌مداری" و "ادب" بر همگان روشن ساخت، جایگاه این شیخ را در میان علما و مراجع قم نیز بیش از پیش افشا کرد.

صانعی که نقش پررنگی در همراهی موسوی برای ادامه آشوب‌ها و گسترش دامنه آن‌ها ایفا کرده، حتی از سوی رسانه‌های ضد ایرانی بیگانه با عنوان "آیت‌الله العظمی" یاد می‌شود تا بدین وسیله به سخنان و ادعاهای وی جنبه واقعی بخشیده شود.

ادعاهایی صانعی با درخواست موسوی و با تاکید بر "تقلب" کلید خورد اما پس از آنکه هیچ سند و دلیلی برای اثبات آن وجود نداشت، اکنون وارد فاز اتهام‌زنی و اهانت به نظام و منتخبان ملت ایران شده، به گونه‌ای که دست از ادب و نزاکت و منطق شسته و بدون دلیل روی به فحاشی به بالاترین مقام اجرایی آورده است.

اما نکته‌ی روشنی که بعید است صانعی با توجه به ادعایش مبنی بر مرجع تقلید بودن از آن بی‌خبر باشد، مجازات شرعی و قانونی اتهامی است که او به احمدی‌نژاد وارد ساخته است.

البته شاید او انتظار افشای این فحاشی‌‌ها را به منتخب مردم ایران نداشته اما به هر روی با انتشار فیل صوتی چنین سخنانی هرگونه شکایتی از او مستوجب حد خواهد بود.

طبق قانون مجازات اسلامی هر کسی اتهامی را به شخص دیگری نسبت دهد و نتواند صحت این انتساب را ثابت کند، اگر مستوجب حد نباشد، به یک ماه تا یک سال حبس و تا ?? ضربه شلاق یا یکى از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد.

اما ماجرای اظهارنظرهایی که شامل حدود و تعزیرات می‌شود، به شیخ یوسف خلاصه نمی‌شود.

مهدی کروبی نیز اخیرا در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی بدون ذکر نام قربانیان و متجاوزان ادعایی و حتی یک سند، به صراحت مدعی تجاوز جنسی به زندانیان پسر و دختر شده بود که پس از تحقیق مسئولان کذب بودن آن آشکار شد.

به نظر می رسد اظهارات کروبی نیز همچون صانعی شامل این حکم اسلامی می‌شود چرا که "اگر کسی به یک مؤمن یا مؤمنه نسبت فحشا بدهد و نتواند آن را با 4 شاهد اثبات کند، اولاً این شخص گناهگار و فاسق است مگر اینکه توبه کند، ثانیاً باید 80 ضربه شلاق بخورد."

ادعایی مشابه آنچه کروبی عنوان کرد، پیش از انتخابات از سوی محمدباقر قالیباف نیز مطرح شد، تا حکم اسلامی مذکور او را هم در بر بگیرد.

شهردار تهران و کاندیدای بالقوه تمام انتخابات‌ها، در جمع ستادهای انتخاباتی‌اش به صراحت یکی از وزرای دولت نهم را بدون ذکر نام مشروب‌خوار، وزیر دیگر را دارای مفاسد و در نهایت مشایی، معاون وقت رئیس جمهور و همسرش را منافق خوانده بود.

این اظهارات قالیباف اگر چه از سوی شهرداری تهران مخدوش اعلام شد اما انتشار فایل صوتی آن در اینترنت شبهات را درباره انتساب این سخنان مجرمانه از بین برد.

در این میان احمدی‌نژاد که در دوره چهارساله مسوولیتش در دولت نهم آماج حملات به ظاهر انتقادی قرار می گرفت،‌ طی هفته‌های پیش و پس از انتخابات هدف فحاشی‌ و تهمت‌ها شگفت‌آوری قرار گرفته است.

با این حال احمدی نژاد تاکنون موضع خاصی علیه سخنان مجرمانه صانعی اتخاذ نکرده و تاکنون حتی از حق خود برای انجام یک شکایت معمولی نیز گذشته است.


  

88/5/28
7:2 ع

استقبال سرکرده منافقین از تکرار مواضع این گروهک توسط کروبی
رجوی: با این کار، خدا از معاصی‌ات در خدمت به رژیم ایران می‌کاهد

مسعود رجوی در پیامی که خطاب به مهدی کروبی در سایت اینترنتی گروهک نفاق منتشر کرده، با استقبال از تکرار اتهامات 30 قبل این گروهک به نظام اسلامی توسط کروبی اظهار داشت: اکنون این کروبى است که پس از 10روز، نامه ?اى را که به رفسنجانى نوشته است، ناگزیر منتشر مى‌کند. از شقاوت‌ها و شناعت‌هایى مى‌گوید که هنوز از آن برخود مى?لرزد. به نقل از افرادى که «داراى پست‌هاى حساس در این کشور بوده‌اند» و به گواهى «نیروهاى نام و نشان?دار» در همین رژیم مى‌گوید.

به گزارش رجانیوز، سرکرده منافقین در ادامه نامه خود می نویسد: کروبی مى‌گوید که به پسران و دختران این کشور حتى فرزندان مقامات و همدستان همین رژیم آن‌چنان وحشیانه در زندانها تجاوز شده است که قربانیان «دچار افسردگى و مشکلات جدى روحى و جسمى گردیده‌اند و در کنج خانه‌هاى خود خزیده‌اند».

مسعود رجوی افزود: کروبی «از دستگیری‌هاى بى‌حساب و کتاب، از ضرب و شتم و وارد کردن جراحات، از حمله به خانه‌هاى مردم، برخوردهاى خشن و وحشت‌انگیز حتى با خانمها در سطح خیابان‌هاى شهر» سخن مى‌گوید و «از برخوردهاى خشن و بى‌محابا، بر سر مردم باتون را خرد کردن، آن‌چنان که بعد از گذشت قریب به 40 روز هم‌چنان اوضاعشان غیرعادى است و عوارض آن روى بدنشان قابل مشاهده است».

مسعود رجوی در ادامه نامه خود با کروبی همدردی کرده و می نویسد: به‌راستى کروبى هم دیگر به تنگ آمده و اکنون پس از 21سال به همان‌جا مى?رسد که منتظرى رسید. آقاى کروبى به‌درستى و با همان توصیف منتظرى پس از قتل?عام زندانیان در سال 1367 مى‌نویسد: «اتفاقى در زندانها رخ داده است که چنانچه حتى اگر یک مورد نیز صدق داشته باشد، فاجعه‌ است».

وی ادامه داد: اى کاش که آقایان منتظرى و کروبى و دیگرانى که از این پس به آنان مى‌پیوندند، از سى سال پیش نسبت به همین شقاوت‌ها و شناعت‌ها بیدار و هشیار شده بودند. اما باز هم دیر نیست و بنى‌بشر براى جبران مافات تا لحظه وفات فرصت و امکان بازگشت دارد.

رجوی در ادامه نامه خود با استناد به نامه کروبی نوشت: تقریباً 40 روز پیش، کروبى در نهم تیر نامه سرگشاده? اى به ملت ایران نوشت. صرفنظر از مایه?هایى که هنوز هم براى نظام ولایت مى?گذارد، نوشته بود: «لازم مى‌دانم ابتدا از مردم ایران عذرخواهى کنم؛ هم به?خاطر چندین ماه اصرار و ابرام براى حضور در انتخابات ریاست جمهورى و هم به?خاطر همه آن عزیزانى که در این مدت زحمات زیادى را براى آنها موجب شدم… . اذعان مى?کنم که بسیارى از شما پیشتر و دقیق?تر مى?دانستید که چه خواهد شد و متوجه شده بودید، همان گاه که مى‌پرسیدید ”چه تضمینى براى آراى ما وجود دارد“ ، یا زمانى که مى‌گفتید ”نتیجه انتخابات معلوم است و شما آب در هاون مى?کوبید“».

رجوی با ابراز نگرانی برای کروبی در ادامه نامه خود نوشت: «تا همین جا هم که کروبى قدم برداشته، بهاى سنگینى دارد. تا همین جا هم شایسته و ارزشمند است و خدا از معاصى کبیره او در خدمت به (امام) خمینى مى‌کاهد. آن‌چه من مى‌خواهم با آرزوى در امان ماندن کروبى از گزند رژیم آخوندی بگویم، تنها یک نکته است: چه خوب که بخشى از حقیقت تکان‌دهنده را بیان مى‌کنید و به همین میزان نزد خلق و خالق مأجورید.»


  

88/5/28
6:56 ع

 در دنیای امروز که حتی خصوصی‌ترین رفتارها و اظهارات شخصیت‌ها نیز از تیررس رسانه‌های اینترنتی، صوتی و تصویری در امان نیست، هر روز اخبار تأمل‌برانگیز، شگفت‌آور، ترسناک و گاه خنده‌آوری از اظهارات و مواضع افراد شناخته شده، فضای رسانه‌ای موجود را در می‌نوردد و چشم‌ها و گوش‌های بسیاری را به خود متوجه می‌سازد.
به گزارش ثانیه نیوز به نقل از رجا، این موضوع بویژه در ایام پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم در ایران، مصادیق زیادی یافت و طی آن بارها مواضع و سخنان شخصیت‌های مختلف بر صدر رسانه‌ها قرار گرفت و موجی از واکنش‌ها را برانگیخت.
این بار اما نوبت به شیخ یوسف صانعی رسیده تا از نردبان مطالب سایت‌های خبری و دیگر رسانه‌ها بالا رود و بر قله آن‌ها بنشیند.
البته صانعی در جریان آشوب‌هایی پس از انتخابات نیز، چندین بار به مدد بیانیه‌هایی که در حمایت از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و آشوبگران معترض و مخالفت با احمدی‌نژاد منتشر کرد، به خبر اول رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌های بیگانه تبدیل شده بود.
این روند اما، ادامه یافت و رسانه‌های خبری پرده دیگری از "کینه" شیخ یوسف را از رئیس جمهور دهم، افشا کردند.
بر این اساس، صانعی که در هفته‌های گذشته بارها در حمایت از آشوبگران، نظام را متهم کرده و تلویحاً شخصیت‌های انقلابی را مورد اهانت قرار داده بود، اخیرا نیز در اقدامی عجیب احمدی‌نژاد را "حرامزاده" خواند.
وی که خود را "مرجع تقلید" می‌خواند، در جمع تعدادی از روحانیون هم‌نظرش در گرگان، با اشاره به مراسم تحلیف رئیس جمهوری در مجلس گفت: "در مجلس در مقابل قرآن به خدا سوگند می‌خورند، این هم کفاره داره هم حنثش معصیت کبیره است. اون وقت چطور روز از نو روزی از نو؟ این از حرومزادگیشه دروغ میگه! والا امام زمان رو می‌بینه".
به گزارش منابع خبری، صانعی در ادامه این اظهارات شگفت‌آور اضافه کرده است: روزی که مثلا برای خودش جشن پیروزی گرفته بود هم، در ملا عام به حرامزادگیش اعتراف کرد. مگر آنجا نگفت من سیدم و شال سبز بر گردن انداخت. پدر شناسنامه ایش سید بود مگر؟
اهانت بی‌سابقه و تعجب‌برانگیز صانعی به رئیس جمهور کشور که حدود دو ماه پیش با کسب بیش از24،5 میلیون رای، بار دیگر از مردم ایران رای اعتماد گرفته، نه تنها متن که حتی فیلم این فحاشی نیز در خروجی سایت‌های مخالف نظام قرار گرفته است.
البته این فحاشی‌ علاوه بر اینکه مفهوم ادعاهای صانعی و کاندیدای محبوبش را درباره "اخلاق‌مداری" و "ادب" بر همگان روشن ساخت، جایگاه این شیخ را در میان علما و مراجع قم نیز بیش از پیش افشا کرد.
 صانعی که نقش پررنگی در همراهی موسوی برای ادامه آشوب‌ها و گسترش دامنه آن‌ها ایفا کرده، حتی از سوی رسانه‌های ضد ایرانی بیگانه با عنوان "آیت‌الله العظمی" یاد می‌شود تا بدین وسیله به سخنان و ادعاهای وی جنبه واقعی بخشیده شود.
ادعاهایی صانعی با درخواست موسوی و با تاکید بر "تقلب" کلید خورد اما پس از آنکه هیچ سند و دلیلی برای اثبات آن وجود نداشت، اکنون وارد فاز اتهام‌زنی و اهانت به نظام و منتخبان ملت ایران شده، به گونه‌ای که دست از ادب و نزاکت و منطق شسته و بدون دلیل روی به فحاشی به بالاترین مقام اجرایی آورده است.
اما نکته‌ی روشنی که بعید است صانعی با توجه به ادعایش مبنی بر مرجع تقلید بودن از آن بی‌خبر باشد، مجازات شرعی و قانونی اتهامی است که او به احمدی‌نژاد وارد ساخته است.
البته شاید او انتظار افشای این فحاشی‌‌ها را به منتخب مردم ایران نداشته اما به هر روی با انتشار فیل صوتی چنین سخنانی هرگونه شکایتی از او مستوجب حد خواهد بود.
طبق قانون مجازات اسلامی هر کسی اتهامی را به شخص دیگری نسبت دهد و نتواند صحت این انتساب را ثابت کند، اگر مستوجب حد نباشد، به یک ماه تا یک سال حبس و تا ?? ضربه شلاق یا یکى از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد.
اما ماجرای اظهارنظرهایی که شامل حدود و تعزیرات می‌شود، به شیخ یوسف خلاصه نمی‌شود.
مهدی کروبی نیز اخیرا در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی بدون ذکر نام قربانیان و متجاوزان ادعایی و حتی یک سند، به صراحت مدعی تجاوز جنسی به زندانیان پسر و دختر شده بود که پس از تحقیق مسئولان کذب بودن آن آشکار شد.
به نظر می رسد اظهارات کروبی نیز همچون صانعی شامل این حکم اسلامی می‌شود چرا که "اگر کسی به یک مؤمن یا مؤمنه نسبت فحشا بدهد و نتواند آن را با 4 شاهد اثبات کند، اولاً این شخص گناهگار و فاسق است مگر اینکه توبه کند، ثانیاً باید 80 ضربه شلاق بخورد."
ادعایی مشابه آنچه کروبی عنوان کرد، پیش از انتخابات از سوی محمدباقر قالیباف نیز مطرح شد، تا حکم اسلامی مذکور او را هم در بر بگیرد.
شهردار تهران و کاندیدای بالقوه تمام انتخابات‌ها، در جمع ستادهای انتخاباتی‌اش به صراحت یکی از وزرای دولت نهم را بدون ذکر نام مشروب‌خوار، وزیر دیگر را دارای مفاسد و در نهایت مشایی، معاون وقت رئیس جمهور و همسرش را منافق خوانده بود.
این اظهارات قالیباف اگر چه از سوی شهرداری تهران مخدوش اعلام شد اما انتشار فایل صوتی آن در اینترنت شبهات را درباره انتساب این سخنان مجرمانه از بین برد.
در این میان احمدی‌نژاد که در دوره چهارساله مسوولیتش در دولت نهم آماج حملات به ظاهر انتقادی قرار می گرفت،‌ طی هفته‌های پیش و پس از انتخابات هدف فحاشی‌ و تهمت‌ها شگفت‌آوری قرار گرفته است.
با این حال احمدی نژاد تاکنون موضع خاصی علیه سخنان مجرمانه صانعی اتخاذ نکرده و تاکنون حتی از حق خود برای انجام یک شکایت معمولی نیز گذشته است.


  

88/5/28
6:54 ع

معمولاً ورود به حوزه نقد افرادی که به‌عنوان مرجع دینی شناخته می‌شوند کار هرکسی نیست زیرا ورود به مباحثی مانند مباحث فقهی، کلامی و فلسفی، تخصصی هم طراز را می‌طلبد اما در حوزه فهم عمومی از محتوای کلام افراد، همه می‌توانند اظهارنظر کنند.
به گزارش ثانیه نیوز، شکی نیست که علمای اصیل اسلام و مرجعیت دینی در طول تاریخ پناهگاه محرومان و پابرهنگان بوده‌اند و در مقابل زورگویان و ارباب زر و زور و تزویر، همیشه در کنار مردم و همراه آنان بوده‌اند. مراجع بزرگوار شیعه حاملان امانت دین در ادوار مختلف تاریخی بوده‌اند و امروز همه ما مدیون این انتقال امانت در سلسله نسل‌ها می‌باشیم.
اما در عصر حاضر که دیانت و سیاست در پرتو اندیشه نورانی امام راحل (ره) با هم ممزوج و پای به عرصه اجتماعی نهاده است، پیچیدگی مسائل فقهی – سیاسی نیز دوچندان احساس می‌شود و چشم مردم مسلمان برای حل گره‌های کور تطبیق احکام اسلام با شرایط و مقتضیات زمان به مرجعیت دینی دوخته می‌شود.
از نگاه دیگر، مراجع دینی باید طوری رفتار کنند که نه تنها رفتار آنها برای مقلدین بلکه برای همه مسلمانان مورد احترام بوده و عدالت، عفت و سواد تخصصی از همه وجود آنان ببارد تا مرجعیت مفهوم خود را بیابد. در عرصه حقوق و قضاوت نیز آنان که در کسوت مرجعیت دینی هستند در برابر قانون با بقیه مردم یکسانند و اگر خدای ناکرده رفتاری خلاف عفت، ادب و عدالت از آنان صادر شود، نباید این افراد در پناه مرجعیت مصونیت یابند.
امام راحل در این باره می‌فرمایند: «خدا می‌داند که شخصاً برای خود ذره‌ای مصونیت و حق و امتیاز قائل نیستم. اگر تخلفی از من هم سر زند مهیای مؤاخذه‌ام». نگاه روحانیت خصوصاً آنان که بیشتر مدعی ارادت و مریدی امام راحل (ره) هستند باید به راه و سیره امام(ره) بیشتر شبیه باشد و نسل امروز حرکات و سکنات آنان را در مسیر امام (ره) ببیند، برای مثال وقتی فردی در قالب مرجع دینی به یک فرد مسلمان نسبت «حرام‌زاده» می‌دهد یا سوگند او در مجلس شورای اسلامی در مراسم تحلیف را «معصیت کبیره» می‌شمارد، مردم و حتی مقلدان احتمالی چه برداشتی از تقوای این فرد دارند. امام (ره)درباره به کارگیری لحن و تعابیر در خصوص مدیران می‌فرمایند: «ممکن است هرکس در فضای ذهنی و ایده‌های خود نسبت به عملکردها و مدیریت‌ها و سلیقه‌های دیگران و مسؤولان انتقادی داشته باشد، ولی لحن و تعابیر نباید افکار جامعه و آیندگان را از مسیر شناخت دشمنان واقعی و ابرقدرت‌ها که همه مشکلات و نارسایی‌ها از آن سرچشمه گرفته است، به مسائل فرعی منحرف کند و خدای ناکرده همه ضعف‌ها و مشکلات به حساب مدیران و مسؤولان گذاشته شود و از آن تفسیر انحصار‌طلبی گردد که این عمل کاملاً غیرمنصفانه است و اعتبار مسؤولان نظام را از بین می‌برد و زمینه را برای ورود بی‌تفاوت‌ها و بی‌دردها به صحنه انقلاب آماده می‌کند.»
در خصوص آقای شیخ یوسف صانعی باید گفت متأسفانه در نگاه و بیان و مشی ایشان، کینه نسبت به برخی مسؤولان نظام موج می‌زند و ایشان از کتمان آن عاجز است. به‌رغم فتواهای روشنفکرانه ایشان!، هر کجا مراجع دیگر فتوایی در رد مسأله‌ای که وهن اسلام و تشیع است داده‌ا‌ند ایشان موضع خلاف گرفته‌اند که مسأله قمه‌زنی نمونه بارز آن است.
در خصوص اهانت و اتهام سخیف حرام‌زاده به رئیس جمهور به رغم تکذیب دفتر مشارالیه متأسفانه مراجعه به فایل صوتی ایشان این خبر را تأیید می‌کند و اگر دروغگویی «معصیت کبیره» است باید گفت چنین اتهامی که فرد اتهام زننده را از دایره دین خارج می‌کند، چگونه می‌توان تعبیر و تفسیر کرد؟!
آقای صانعی اگر می‌خواهد مشمول عفو الهی قرار گیرد پیش از هر چیزی لازم است از رئیس جمهور عذرخواهی و اشتباه خویش را جبران کند، در غیر این صورت ایشان باید بداند همه در مقابل قانون یکسانند زیرا امام راحل فرمودند: «مردم این را دلیل عدالت نظام بدانند که امتیازی برای هیچ کس (روحانی و غیر روحانی) نیست.» امید است مردم مسلمان این رفتار و این لحن و بیان را به حساب مرجعیت شیعه نگذاشته و حساب افراد را از حساب روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدی جدا سازند.
  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
انتخابات88 ، سیاسی ، موسوی ، احمدی نژاد ، انتخابات ، ایران ، اسرائیل ، عکس ، ورزشی ، خاتمی ، رضایی ، ترکیه ، کروبی ، اوباما ، آمریکا ، فوتبال ، غزه ، طنز سیاسی ، طنز ، عکس ، ازدواج ، امارات ، خامنه ای ، امید ، انتخابات 88 ، انتخابات دهم ، آمریکا ، اعدام ، عرفه ، بوش ، فیلم ، فرانسه ، ماهواره ، میر حسین موسوی ، مقام معظم رهبری ، ناجا ، ناطق نوری ، نصرالله ، هرات ، وزارت خارجه ، وزیر رفاه ، ویدئو ، یالثارات ، مثل مادر ، مسکن ، مصباح ، مصر ، معجزه ، گزارش ، گلشیفته فراهانی ، لاریجانی ، لنگه کفش ، فرهنگ ، فرهنگی ، فلسطین ، قالیباف ، قرضاوی ، کاریکاتور ، کره شمالی ، بین الملل ، پرتو ، پل نیومن ، پوتین ، پیامک ، عشق ، عراق ، عربستان ، عکس برهنه ، غیرت ، فارس ، فاکس نیوز ، افغان ، البرادعی ، الجزیره ، اسلام ، اشیای عتیقه ، اصفهان ، اعتراض ، اجتماعی ، 22 بهمن ، sms ، آلمان ، استفتاء ، اردوغان ، انتخابات ریاست جمهوری ، انرژی هسته ای ، انصار ، انقلاب ، امام ، امر به معروف ، ایرانی ، ایرنا ، بن لادن ، خبرنگار ، دانشجو ، دانشگاه ، دوربین فیلمبرداری ، رادان ، رجبی ، تلویزیون ، تیم ملی ، جاسوس ، جشنواره فجر ، جنگ ، جوادی آملی ، جوان ، چهارشنبه سوری ، چین ، حائری ، حاج علی اکبری ، حجاریان ، حماس ، حمله نظامی ، رهبر ، رهبر معظم انقلاب ، رهبری ، روزنامه ، روسیه ، روی کین ، زنان ، سارکوزی ، سازمان ملل ، سازمان ملی جوانان ، سحر ، سریال ، سید حسن نصرالله ، سیگار ، شبکه ، شهید ، شیراز ، شیعه ، شکنجه ،
صفحات اختصاصی
 
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی بتلیجه نمازخانه بوستان بهاره عاشقان وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی بندیر د نـیـــای جـــوانـی ... حبل المتین ... .::مرکز بهترین ها ::. بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد. امُل PARANDEYE 3 PA تخریبچی انجمن تخصصی نرم افزارهای موبایل و اطلاعات کاربردی حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد گل دختر کربلا همچنان جاریست کـــــلام نـــو شلمچه امام مهدی (عج) محفل یاران کلبه عشق کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! خبر روز .:: رویش عشق::. تکنولوژی کامپیوتر xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx رنگارنگه سین جیم های اخلاقی .:: رمز موفقیت ::. تیشه های اشک ایحسب الانسان ان یترک سدی سیاست خط سوم پاک دیده آدمک ها آخوندها از مریخ نیامده اند!!! حسام سرا عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین نه/ دی/ هشتاد و هشت ماه و مهر هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره) خبر هفته سرایم بوانات نوشت گاه میم سین لبیک شاه علقمه متالورژی پر شکسته زورخانه باباعلی قافله شهداء ... تا ظهور... عشق سرخ امروز کدهای جاوا اسکریپت ( زازران )و فردا....... آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام دوزخیان زمین مذهبی سورتک زرقان پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h ابن یاسین امام حسین (ع) .:: گاواره ::. تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید ناگفته های آبجی کوچیکه عکس عــــشقـــــولـــــک رد پای . . . نورهدایت امیدزهرا فلورانس مهربون شب مهتابی شیعه مذهب برتر Shia is super relegion حــــــکـــــمـــــت آ بـــــــــــاد کشکول شمیم نگاهم برای تو بازمانده تنهای تنها حقیقت بهائیت مشکی رنگه عشقه عکس و شعر برای دوستداران هنر اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به آن دست می یابند(پیامبرص) ولایت علیه السلام مشک عباس مسافری تاناکجا.مجله اینترنتی طنرناکجا آباد -نثرهای ادبی سیاوش شمیم حضور شهید سید محمد شریفی علوم قرآنی Quranic Sciences عصمت infallibility بصیرت حزب اللهی مدرنیته نقد مَلَس پوست کلف کسب درآمد از طریق اینترنت .: حرف دل :. هر چی که می خوای؟؟؟ اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار آر.پی.جی ‏زن وقایع تارنما سلطان عشق نسیمی از بهشت ... وبلاگ گروهی بصیرت موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین قدرت شیطان رویای معین سکوت بیگانه ، دختری در میان مردمان .... تفریح و سرگرمی ... وب سایت اختصاصی افسانه جومونگ کجایند مردان بی ادعا؟ تو میتونی !! دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ اس ام اس جک mp3 sms دنیای امروز ما صور اسرافیل بسم الله ارحم الرحیم دسته کلید پرشین رپ (((شفای زندگی))) از یک عباس خلوت تنهایی .: 20000000 :. السَلامُ عَلیکَ یا ابا عَبدِ الله الحُسَین (ع) اس ام اس عاشقانه « عـشقی » قالب های پارسی بلاگ وبلاگ ایران اسلام پرشین موزیک بهترینها برای شماست عاشقان پرسپولیس گفتمان مذهبی ++گوشی موبایل رایگان+ مرکز دانلود رایگان free Download بهترین نرم افزار و برنامها داستان و راه های توحید جویان بزرگ سئوالهای منتظر جواب ::::: نـو ر و ز ::::: بسم الله الرحمن الرحیم هانیبال اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز viper حمایت از ایران او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم! جوکستان ، اس ام اس ، جوک ، لطیفه ، طنز ،jok+sms نفس عمیق روزگار غریبی است برادر . . . گل همیشه بهار تک ستاره حرفای خودمونی من قالب های پارسی بلاگ بهجان / behjan ازدواج موقت وچالش ها شمیم وصل معبر دلی که شکسته بود وبلاگ تخصصی ترفند کوثر چهاردیواری قلم رنجه خیلی دور _ خیلی نزدیک یه دانش آموز آوای حق تنها ترین تنها *** جزیره دانلود 2008 *** عشقولانه محمد پرسپولیسی فصل انتظار انصارالمهدی(عج) کشکول صادق آهستان فقط بالای 18+ بچه دانشجو ! EmroozNews.com Today's top news :: خبرهای برتر روز در امرو اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شیراز ##پخش مستقیم حرم امام حسین ع## وب سایت شخصی مجتبی نیکنام ©©©©هاست ارزان و قدرتمند برای وبلاگ نویسان ©©©©©©© دکتر سید احمد رضا دستغیب .:: هیچ کس ::. دکتر سید احمد رضا دستغیب نوید شاهد زن مسلمان السلام علیک یا اباصالح المهدی پرواز به بی نهایت هر کی به هر جا رسید با دلش رسید گاه نوشتهایی درباره ی هیچ چیز و همه چیز نیازمندی ها بیا برگرد به خونه از هر دری... خاطرات کبوتران حرم عشق زلف یار منطقه‏ ممنوعه همشاگردی عقیدتی ، سیاسی پایگاه بسیج حضرت صاحب الزمان علیه السلام صیغه شب بیست و چهارم - ویژه حادثه بمب گذاری در شیراز ویژه نامه فاطمیه سایت نخلستان ویژه نامه فاطمیه سایت نخلستان ویژه نامه سفر مقام معظم رهبری به استان فارس ویژه نامه نمایشگاه کتاب ویژه نامه انفجار بمب شیراز سایت نخلستان ویژه نامه سفر مقام معظم رهبری به استان فارس نیمه خرداد به بعد مدیران فردا نخلستان ترور مردان خمینی ویژه نامه اعتکاف غزه gaza سوره حشر ویژه نامه محرم طنز سیاسی دیدگاه نوین دستگاه چاپ بنر دستگاه چاپ بنر

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ