88/4/26
11:1 ع
حضور کمرنگ شخصیتهای نظام در نمازجمعه تهران به امامت هاشمی رفسنجانی کاملاً قابل توجه بود.
به گزارش رجانیوز، در این نمازجمعه که تقریباً از ابتدای این هفته تبلیغات وسیعی از سوی رسانههای حامی موسوی و برخی شبکههای خارجی برای شرکت در آن انجام شده بود، هیچیک از رؤسای قوای سهگانه و مسئولین ارشد این قوا حضور نیافتند.
همچنین از اعضای مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز که هاشمی رفسنجانی ریاست این دو نهاد را برعهده دارد، تنها تعداد کمی که وابستگیهای آشکاری به هاشمی دارند، در صفوف اول نماز به چشم میخوردند.
این در حالی است که اعضای خانواده هاشمی اعم از همسر، فرزندان و برادر در این نمازجمعه حاضر شده بودند.
اما در کنار حضور کمرنگ شخصیتها در نمازجمعهی این هفتهی تهران، سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی که از صبح جمعه تلاش زیادی برای تاریخی خواندن این نمازجمعه و القاء حضور میلیونی در آن را آغاز کرده بود، پس از آنکه متوجهی میزان حضور واقعی مردم شد، ترجیح داد طنزی تاریخی! را جایگزین حضور تاریخی بکند.
این سایت در خبری با عنوان "جمعیت حاضر در نماز جمعه تهران چقدر بودند؟"، نوشت: در حالی که رسانههای داخلی و خارجی حضور مردم در نماز جمعه این هفته تهران را بیسابقه توصیف کرده اند، برآوردها حاکی از حضور 1.5 تا 2.5 میلیون نفر در این نماز جمعه است.
این سایت بدون اشاره به نام این رسانههای گمنام که حضور مردم را بیسابقه توصیف کردهاند، با یک عملیات پیچیده ریاضی! اضافه کرد: براساس این برآورد که براساس مساحت تحت پوشش حضور مردم صورت گرفته، در صورتی که میزان حضور افراد، 3 نفر در هر متر مربع محاسبه شود، با توجه به حضور مردم در 500 هزار متر مربع که علاوه بر دانشگاه تهران، به خیابانهای اطراف و میادین و خیابانهای دیگر نیز کشیده شده بود، جمعیت حاضر بیش از یک و نیم میلیون نفر بوده اند.
سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسجانی در ادامه محاسبات پیچیدهی خود، حدود یک میلیون نفر دیگر نیز به آمار یکونیم میلیونی قبلی خود اضافه کرد: اما برخی دیگر از ناظران با محاسبه افراد زیادی که برای حمایت از مهندس موسوی و نه شرکت در نماز در میادین و راههای منتهی به دانشگاه اجتماع کرده و پس از نماز به مردم پیوسته اند، جمعیت حاضر را تا دو و نیم میلیون نفر برآورد کرده اند.
این سایت افزود: این در حالی بود که خودروهای نمازگزاران، نه تنها در کل خیابان کارگر و فاطمی و کوچههای اطراف، بلکه حتی در بزرگراه جلال آل احمد نیز پارک شده بود. گفتنی است پرشورترین نمازجمعه های تاریخ تهران در دهه اول انقلاب با حضور حدود یک میلیون نفر و در سالهای اخیر در روز جهانی قدس و روزهای خاص با شرکت حدود 500تا 800هزار نفر برگزار می شده است.
اما این طنز تاریخی در حالی در سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی منتشر شده است که شاهدان عینی نمازجمعه تأکید میکنند بیش از 70 درصد از جمعیت حضور یافته را نمازگزاران انقلابی بهمنظور خنثی کردن تحرکات تفرقهافکنانه تشکیل میدادند و همچنین جمعیت در ضلع شرقی محل دانشگاه تهران که همیشه معیاری برای سنجش میزان جمعیت است، تا خیابان وصال، تقاطع طالقانی رسیده بود.
این در حالی است که در نمازجمعهی تاریخی 29 خرداد به امامت رهبر انقلاب، جمعیت تا میدان ولیعصر(عج) تهران امتداد داشت.
با این حال، به نظر میرسد گزارش و آمارهای غلط از میزان جمعیت تنها محدود به انتشار در سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی نبوده و پیش از حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت در پشت تریبون نمازجمعه، این توهم به وی نیز القا شده بود، بهطوری که رفسنجانی، در آغاز خطبهها، این نمازجمعه را با نمازهای جمعهی اول انقلاب به امامت آیتالله طالقانی مقایسه کرد.
88/4/26
10:54 ع
88/4/26
10:54 ع
88/4/26
9:22 ع
88/4/26
9:19 ع
88/4/26
9:5 ع
نماز جمعه معمولی/ غایب بزرگی به نام خاتمی/ضرب و شتم مشکوک کروبی و هادی غفاری/ فرار از گرمای 40 درجه و...
نماز جمعه این هفته تهران به امامت هاشمیرفسنجانی برگزار شد و با حاشیههایی همراه بود:
* در نماز جمعه امروز تهران چهرههایی چون امامی کاشانی، علیاکبر ناطق نوری، مهدی کروبی، حسن روحانی، علی فلاحیان، مجید انصاری، محسن رضایی، میرحسین موسوی، محمد هاشمی، علیخانی، میرمحمدی، باهنر ، مرتضوی و علی رازینی حضور داشتند.
* عدم حضور سیدمحمد خاتمی در نماز جمعه امروز تهران، باعث شکایت حامیان موسوی شده بود، آنها میگفتند چرا باید خاتمی در برهههای حساس جاخالی دهد.
* حدود 40 زن با چادرهای سبز در نماز جمعه امروز حضور داشتند.
* برخی طرفداران موسوی نماز را به امامت هاشمی اقامه نکردند و فقط تماشاچی نمازگزاران بودند .در هنگام اقامه نماز، تعدادی از حامیان موسوی دستهای خود را که روبانهای سبز به آنها بسته شده بود، به بالای سرهای خود برده بودند.
* گرمای حدود 40 درجه هوا باعث شد برخی حامیان موسوی، قبل از اذان ظهر، محل نماز جمعه را ترک کنند.
* حضور خبرنگاران خارجی در اطراف دانشگاه تهران و مصاحبه آنها با حامیان موسوی قابل توجه بود.
* هنگامیکه مجری نماز جمعه از هاشمیرفسنجانی برای ایراد خطبههای نماز جمعه دعوت کرد، برخی افراد با سوت و کف از هاشمیرفسنجانی استقبال کردند و شعارهای «هاشمی، هاشمی، حمایتت میکنیم» و «هاشمی، هاشمی، سکوت کنی،خائنی» سر میدادند.
* یکی دیگر از نکات نماز جمعه این هفته تهران، حضور نمازجمعه اولیها بود که بعضاً اصول اولیه نماز را نمیدانستند و با دیگر نمازگزاران هماهنگی لازم را نداشتند.
* برخی هواداران موسوی در خیابانهای اطراف نماز جمعه از جمله خیابان انقلاب، قدس و طالقانی حضور داشتند و دائماً شعارهای «اللهاکبر»، «یاحسین، میرحسین»، «هاشمی زنده باد، موسوی پاینده باد»، «ما اهل کوفه نیستیم، پول بگیریم بایستیم»، « درود بر خمینی، سلام بر موسوی»، «ایرانی میمیرد؛ ذلت نمیپذیرد»، «هاشمی، هاشمی، سکوت کنی خائنی»، «مرگ بر روسیه»، «مرگ بر چین» سر میدادند. این افراد همچنین تصاویری از مرحوم طالقانی و میرحسین موسوی در دست داشتند.
* برخی از هواداران موسوی که به توصیه های هاشمی گوش نمی کردند، مقابل درب شرقی نماز جمعه حضور داشتند و سرود «یار دبستانی من» را می خواندند.
* برخی از هواداران موسوی که بدنبال تخریب و درگیری و آشوب بودند و از ترس مردم صورتهای خود را پوشانده بودند، دیگر هواداران موسوی را به شکستن درب دانشگاه و ورود به محوطه این دانشگاه و ایجاد آشوب و بلوا ترغیب میکردند. اما تلاش آنها ثمری در پی نداشت.
*محمد هاشمی نیز مچبند سبزی به دست خود بسته بود و دو انگشت خود را به نشانه پیروزی به سمت هواداران موسوی گرفته بود.
*مهدی کروبی از ابتدای سخنرانی پیش از خطبهها در نماز جمعه شرکت و در جایگاه حضور پیدا کرده بودند.
* هادی غفاری و محسن رضایی در بین هواداران موسوی حضور پیدا کردند. برخی افراد مشکوک مهدی کروبی و هادی غفاری را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
* هنگام ورود هاشمیرفسنجانی به دانشگاه تهران، حامیان موسوی با تجمع مقابل درب دانشگاه مانع ورود هاشمی به دانشگاه شده بودند. به همین دلیل و برای پراکنده کردن این افراد و تسهیل در ورود هاشمی به دانشگاه، نیروی انتظامی گاز اشکآوری به سمت این افراد پرتاب کرد و آنها را پراکنده کرد. در این بین ماشینهای تیم حفاظت هاشمیرفسنجانی مورد حمله هواداران موسوی قرار گرفت و صدمه دید.
* از ابتدای سخنان سیدرضا تقوی برخی از هواداران موسوی در قالب تیمهای 5 و 6 نفره وارد دانشگاه تهران شدند و پس از ورود مچبندهای سبز خود را به دست گرفته و با علایم و نشانههای مشخص به سمت درب اصلی دانشگاه رفتند. این تعداد از هواداران موسوی بعد از دقایقی که جمعیتشان به 20 تا 30 نفر رسید، به سمت قسمتهای شمالی دانشگاه حرکت کردند و در بین راه که با جمعیت نمازگزار نشسته در خیابان روبرو شدند، از آنها نیز درخواست همراهی کردند که با مخالفت نمازگزاران این حرکت ناکام ماند.
* هواداران موسوی در درون دانشگاه تهران که با علایم مشخص قابل شناسایی بودند، در اطراف جایگاه ایستاده بودند و در بین سخنان سیدرضا تقوی به صورت مداوم و با سر دادن شعارهایی در حمایت از موسوی و هاشمی در صدد برهم زدن نظم نماز جمعه بودند. که تقوی بی اعتنا به آنها سخنان خود را ادامه داد.
* با پایان یافتن خطبههای هاشمی رفسنجانی، جمعی از حامیان موسوی، مواضع وی را سازشکارانه خواندند.
* برخی حاضران در نماز جمعه به خبرنگار فارس گفتند از دانشجویان دانشگاه آزاد قزوین، گرمسار و ورامین هستند که به نماز جمعه آورده شدهاند.
* بسیاری از سخنان هاشمیرفسنجانی با استقبال هواداران موسوی و شعارهای «اللهاکبر» و «هاشمی، هاشمی، حمایتت میکنیم» همراه میشد. اظهارات هاشمی مبنی بر اینکه "خداوند تمامی ظالمین را در دنیا و آخرت عقاب کند و همه مظلومین و آنهایی را که در راه حق به ظلم مبتلا میشوند، صبر و اجر عنایت کند " با سوت و کف هواداران موسوی مواجه شد، این موضوع در خصوص اظهارات هاشمی در خصوص کشتار مسلمانان در چین نیز تکرار شد و این افراد ضمن کف و سوت زدن، شعار «مرگ بر چین» سر دادند.
* در ابتدای خطبه دوم نماز جمعه، میر حسین موسوی در ساعت 13:35 و با شرایط ویژه حفاظتی وارد دانشگاه تهران شد و از درب مسئولین به جایگاه رفت. در این هنگام برخی از هواداران وی که در آن محوطه حضور داشتند، بدون توجه به سخنان هاشمیرفسنجانی شروع به سر دادن شعار «درود بر موسوی» کردند که در مقابل این اقدام، نمازگزاران نیز شعار « مرگ بر منافق» سر دادند. موسوی پس از 20 سال در نماز جمعه شرکت می کرد.
* یکی از فرزندان مهدی کروبی که قصد ورود به جایگاه ویژه مسئولین را داشت به جر و بحث با مسئولین حراست پرداخت و در نهایت نیز اقدام به درگیری فیزیکی کرد که با وساطت مسئولین مربوطه این مساله حل شد.
* در قسمتهایی از خطبهها، سخنان هاشمی رفسنجانی با شعارهای مردم برای لحظاتی قطع میشد که هاشمی از آنها میخواست تا اجازه دهند، خطبههای نماز جمعه ادامه دهد.
* هاشمیرفسنجانی در بخشی از سخنانش اظهار داشت: "آنچه من میفهمم و راهحل از آن بیرون میآورم این است که اواخر دوران تبلیغات دچار تردید شدیم، یعنی افرادی پیدا شدند که تردید کردند و هر دلیلی اعم از تبلیغات نادرست و یا عمل نادرست صدا و سیما و یا چیزهای دیگر باعث شد بذر تردید در ذهن مردم پیش بیآید و ما تردید را بدترین مصیبت میدانیم. " که در این لحظه از سخنان هاشمی، هواداران موسوی شعار «اللهاکبر» سر دادند و هاشمی نیز در واکنش به این شعارهای نمازگزاران اظهار داشت: "اجازه بدهید، من که بهتر از شما میگویم. ول کنید. "
* با پایان خطبه دوم و پیش از آغاز نماز وحدتبخش جمعه، بیشتر هواداران موسوی که در طول ایراد خطبههای نماز جمعه توسط هاشمیرفسنجانی، در محوطه دانشگاه ایستاده و با شعارهای خود قصد ایجاد ناآرامی داشتند، بدون اقامه نماز جمعه از دانشگاه تهران خارج شدند.
* جمعی از حامیان موسوی که تعداد آنها حدود 700 نفر بود، پس از پایان نماز جمعه به سمت میدان انقلاب و سپس بلوار کشاورز و میدان ولیعصر راهپیمایی کردند.
*زهرا رهنورد به همراه تعدادی از همسر افراد بازداشت شده در آشوبهای اخیر، در نماز جمعه امروز شرکت داشتند.
* برخی حامیان موسوی از جمعیت اندک هواداران موسوی در نماز جمعه تهران به شدت شاکی بودند.
* پس از پایان خطبههای نماز جمعه نمازگزاران، نماز را به امامت هاشمیرفسنجانی اقامه کردند. نکته قابل توجه اینجا بود که هواداران موسوی که در خیابان قدس حضور داشتند، بدون اینکه به صفوف نماز اتصال داشته باشند و همچنین در قالب گروههای چند نفره و با فاصلههای زیاد از هم و گاهاً مختلط، نماز خود را خواندند.
* بعد از اقامه نماز جمعه میرحسین موسوی در حالی که با شعارهای «درود بر موسوی» اندک هواداران باقی مانده خود بدرقه میشد، در ساعت 14:07 از دانشگاه تهران خارج شد.
* در حالیکه «حسینیبای» یکی از خبرنگاران واحد مرکزی خبر در حال تهیه گزارش و مصاحبه با مردم بود، برخی از هواداران موسوی با بیان موارد و شعارهایی علیه وی و صدا و سیما موجب ناراحتی و بر هم خوردن نظم برنامه وی شدند.
* پس از پایان نماز نیز هواداران موسوی در خیابانهای اطراف دانشگاه به راهپیمایی پرداخته و در مقابل شعارهای مجری نماز جمعه، شعارهایی از جمله «مرگ بر چین»، «مرگ بر روسیه»، «ما همه سرباز توایم موسوی، گوش به فرمان توایم موسوی» و «هاشمی زنده باد، موسوی پاینده باد» سر میدادند.
* تعداد شرکت کنندگان نماز جمعه این هفته تهران علیرغم دعوت سایت های حامی میر حسین موسوی در داخل وخارج کشور و حتی آموزش اقامه نماز، در حد نماز جمعه های معمولی بود. بعنوان مثال جمعیت نماز جمعه در خیابان طالقانی به میدان فلسطین هم نرسید و با این میدان فاصله زیادی داشت. این در حالی است که در نماز چند هفته قبل، جمعیت تا نزدیکی خیابان استاد نجات اللهی حضور داشت.
* سانحه سقوط هواپیما توپولف که در آن 168 نفر از جان خود را از دست دادند از موضوعات مهمی بود که هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه امروز به آن اشاره نکرد.
88/4/26
12:54 ص
به گزارش شبکه ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، متن کامل این نامه که پس از دو هفته سکوت دبیرکل سازمان ملل نسبت به قتل فجیع یک زن مسلمان در آلمان، نگارش شده است به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای بان کی مون
دبیر کل سازمان ملل متحد
قتل بی رحمانه سرکار خانم مروه الشربینی قلب انسانها را جریحه دار و ابهامات زیادی در اذهان مردم جهان ایجاد کرده است که به شمه ای از آن اشاره می شود:
1- خانم مزبور به نحو قانونی در آلمان اقامت داشته و در حقیقت میهمان این کشور بوده است. در همه جای جهان حتی نزد اقوام بدوی، میهمان مورد احترام میزبان بوده و کسی حق تعرض به آنان را نداشته است.
2- براساس رویه معمول حقوقی و اخلاقی در همه نظامات قضایی، امنیت شاکی و متشاکی در طول رسیدگی به شکایات محفوظ است. دستگاه قضایی پناهگاه مظلومان و ستمدیدگان است، اما در جریان رسیدگی قضایی، شاکی آن هم در محضر دادگاه مورد حمله قرار می گیرد و براساس گفته شاهدان ، ضارب فرصت کافی پیدا می کند تا چندین ضربه چاقو بر پیکر مشارالیها وارد نماید.
قاضی، دادستان، هیات منصفه و ماموران امنیتی تماشاگر این صحنه فجیع بوده اند و اقدام بازدارنده کافی انجام نداده اند این فرضیه به طور جدی مطرح است که تصمیم به جنایت با هماهنگی قبلی بخشی از دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی بوده است به خصوص اینکه وقتی همسر خانم مزبور به دفاع از همسر خود برمی خیزد ضابط قضایی به جای دفاع از او، وی را هدف قرار داده و مجروح می کند.
3- خبر جنایت روزها سانسور می شود، دولت و دستگاه قضایی آلمان سکوت می کنند، و این چنین است که ظلم بزرگتر تاریخی اتفاق می افتد.
جناب آقای بان کی مون
بالاتر از قتل فجیع خانم شربینی شکسته شدن حرمت و تقدس امر قضا توسط دستگاه قضایی و امنیتی آلمان است و این یک امر کم نظیر در تاریخ است. اگر حقوق اولی انسانها توسط متولیان امر قضا شکسته شود، آیا هیچ حقوقی پایدار خواهد ماند. مظلومان و ستمدیدگان باید به کجا پناه ببرند؟ آیا غیر از این است که ستمگران و ظالمان بر مقدرات انسانها مسلط می شوند و عرض و شرف و جان و مال و امنیت انسانی به خطر خواهد افتاد؟
آیا خسارتی بزرگتر از این می توان یافت؟
در کنار این فاجعه بزرگ سوالات زیادی مطرح است از جمله اینکه:
آیا قتل خانم مروه الشربینی نشانه ای از نژاد پرستی افراطی در بخشهای از دولت و دستگاه قضایی آلمان نیست؟
چرا دولت آلمان در قبال این جنایت دلخراش اقدام قاطعی انجام نداده است، آیا وقوع این جنایت و مواضع دولت و دستگاه قضایی آلمان راه را برای جنایتهای بعدی هموار نخواهد کرد؟
البته از برخی سیاستمداران آلمانی که ملت و جوانان خود را در برابر صهیونیستها تحقیر می کنند و پدران آنان را جنایتکاران تاریخ آلمان قلمداد می کنند که باید فرزندان آنان تا ابد شرمسار بوده و به نژاد پرستان صهیونیست باج پرداخت کنند تعجبی نیست. تعجب از بعضی سران دولت های اروپایی و آمریکاست که از یک طرف مدعی دفاع از ارزش های انسانی هستند و از جانب دیگر در برابر این جنایت آشکار سکوت می کنند.
تعجب ما از عدم موضعگیری قاطع جنابعالی است. اگر به خاطر داشته باشید در ملاقات حضوری ، جنابعالی بر تعهد خود نسبت به عدالت و دفاع از حقوق مظلومان تاکید کردید. آیا وقت آن نیست که با محکوم کردن قاطع جنایت اخیر خواستار رسیدگی و مجازات عاملان این رسوایی بزرگ شوید و موضوع را در مراجع ذیربط پیگیری نمایید . چرا برخی دولت مردان باید همچنان در قابل رفتارهای غیرانسانی خود مصونیت داشته باشند؟
اگر جنابعالی عدالتخواهی و حق طلبی را فریاد نکنید و وظیفه خود را در قبال این ظلم آشکار که ساحت مقدس قضاوت و دفاع از حقوق مظلومان را لکه دار کرده است انجام ندهید مصیبتهای بزرگتری دامن بشریت را خواهد گرفت و افراد زیاد تری قربانی بیعدالتی و تبعیض خواهند شد.
امیدوارم به وظیفه قانونی ، انسانی و تاریخی خود عمل نمایید و از حیثیت سازمان ملل دفاع کنید.
محمود احمدی نژاد
88/4/26
12:42 ص
88/4/26
12:40 ص
88/4/26
12:24 ص
در شرایطی که فضای انتخابات، ظرفیت رسانهای کشور را به خود مشغول کرد، اتفاقی عجیب در فدراسیون فوتبال افتاد که هنوز اهالی ورزش در بهت آن قرار دارند.
به گزارش رجانیوز، افشین قطبی که نشان داده شومن توانمندی است و هر روز از خود چهره ای جدید به نمایش می گذرد، از پیشنهادهای متعدد اروپایی(!) خود صرف نظر کرد تا هدایت تیم ملی فوتبال ایران را بر عهده گیرد.
وی که مصاحبه های عجیبی درباره جامعه ایرانی کرده و به آن توهینهای متعددی کرده بود، به یک باره نظرش را تغییر داد و راهی ایران شد. وی با وعده هایی دروغ، هدایت تیم ملی را پذیرفت و از صعود به جام جهانی گفت؛ اما او که در این دوران، چهره واقعیاش در حال عیان شدن بود، نتوانست به هدفش برسد. اما تیم ملی در 3 دیدار آخر با قطبی نتوانست بازی قابل قبولی به نمایش بگذارد و سرانجام، جام جهانی را از دست داد. در این میان، قطبی هم سریع، بار سفر را بست و انگار نه انگار که پول ملت را برای چه هدفی گرفته است!
در این شرایط، کارشناسان و مردم انتظار انتخاب سرمربی شایسته و صادق را برای تیم ملی فوتبال داشتند؛ اما به یکباره، افشین قطبی با تکرار وعدههای جدید برای 4 سال دیگر به عنوان سرمربی انتخاب شد تا تعجب همگان را موجب شود. او بار دیگر وعده هایی داد و به این عنوان انتخاب شد. در مورد میزان قرارداد او و اینکه او در این مدت که در ایران بوده و خود را مربی معرفی کرده، ابهاماتی وجود دارد؛ اما چه شد که او برای چند سال دیگر بر این مسند تکیه زد؟ چه ارتباطاتی دخالت داشت و چه کسانی منتفع شدند؟
ریشه های این انتخاب را باید در برخی رفت و آمدهای محفلی ردگیری کرد. برای رسیدن به حقیقت ماجرا هم، از مهدی حاج باقر، مدیر برنامه های وی باید شروع کرد. وی که هیچ سابقه ورزشی ندارد و از امور حقوقی هم سررشته ای ندارد، در سال های اخیر رابط قطبی با رسانهها بوده است. وی در جریان سازی برای ایجاد شرایط جهت حضور این آنالیزور در فوتبال ایران، با برخی رسانهها همکاری نزدیکی داشته است. حاج باقر دایی پژمان نوزاد، ایرانی مقیم امریکا، است. اما نوزاد کیست و چه نقشی دارد؟
این ایرانی- امریکایی، از دوستان و یاران نزدیک "الف.ل" است. وی نقش واسطه را در روابط خارجی دارد و در ینگه دنیا نیز لابیهایی دارد که خود، جای تردید و سؤال است.
"الف.ل" که در نوشتههای اخیر برخی سایتها، از او با عنوان "ابوالفساد فوتبال" یاد شده، بازیگردان پنهان تمام اتفاقات است. اوست که دستور می دهد قطبی چه بگوید و چه کند.
وی که درباره دوران مربیگری اش و روابط با بازیکنان، ابهاماتی وجود دارد، سردرمدار جریان فساد مالی در فوتبال است. او بود که این موضوع را در ورزش نهادینه کرد و شبکهای از شاگردان خود را هم روانه سایر روزنامه ها و صدا و سیما کرد. اینکه چه می شود یاران وی به رسانه ملی هم رخنه می کنند، نکته ای قابل توجه است!
اما این معادله هنگامی پیچیده تر می شود که بدانیم، آقای ل با این سابقه، همه کارهی نشریه ای بوده که متعلق به مهدی تاج، نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال بوده است. این دو روابط نزدیکی با هم داشته و سال ها با یکدیگر همکاری داشته اند. اگرچه تاج پس از 4 سال وی را برکنار کرد اما انتشار روزنامه نیز پس از مدتی متوقف شد. تاج نیز که دورانی مدیر برخی شرکت های اقتصادی بوده، اکنون رابط فدراسیون و سازمان ورزش به شمار می رود.
این حلقه ارتباطی، چه معنایی می تواند داشته باشد؟ به نظر می رسد باید قبول کرد راهی غیر از لغو این قرارداد باقی نمانده و نهادهای نظارتی باید وارد عمل شوند. در صورتی که فدراسیون به این موضوع واکنشی نشان ندهد، ابعاد جدیدی از این قرارداد و بازیگردانان آن افشا خواهد شد.